سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دوشنبه 87 خرداد 13

عنوان امام از نگاه یک خبرنگار غربی (آمریکایی)

برگرفته از کتاب عصر امام خمبنی

( میر احمد رضا حاجتی )

 «روبین وود زورث» درتشریح جریان ملاقات خود باامام (ره) در جماران می‌نویسد :....

«زمانی که امام خمینی از در وارد می‌شد احساس می‌کردم که از لا به لای آن گرد بادی از نیروی معنوی وزیدن گرفت‌،  گویا در ورای آن عبای قهوه ای‌،  عمامة مشکی و ریش سفید روح زندگی جریان داشت ؛ به طوری که همة بینندگان را محو تماشای خود کرد‌،  در آن هنگام حس کردم که با حضور او همة ما کوچک شده ایم و گویا در سالن کسی جز او باقی نمانده است.

آری !او بارقه ای ازنور بود که در قلب و روح همة حضار رسوخ کرده بود‌،  اوتمام معیار‌‌‌‌هایی را که گمان میکردم می‌توانند مرا درتعریف وارزیابی شخصیت و مقامش یاری کنند در هم شکست‌،  او با حضور خود آن قدر درما تأثیر گذارد که احساس کردم تمام روح و جسم را فرا گرفته است !

...زمانی که بر روی صندلی خود نشست‌،  احساس کردم که نیرویی از وجودش ساطع می‌شود‌،  نیرویی بسان یک گردباد که اگر با دقت نگاه می‌کردی در میافتی که نوعی «آرامش مطلق»دردرون آن نهفته است‌،  چرا که {امام} خمینی (ره) بسیار جدی واستوار ومسلط بود.

در عین حال او را آن چنان ساکت و آرام  می‌یافتی که گویی نیروی ثابت واستوار در درون او جریان دارد والبته این نیرو همان چیزی است. که رژیم سابق ایران را به یک باره برچید حال آیا چنین شخصیتی می‌تواند یک فرد عادی باشد ؟...من تاکنون هیچ یک از مردان بزرگ را برتر از این مرد و یا نظیر او ندیده‌ام.

..کمترین چیزی که می‌توانیم  بگویم این است که گویا او یکی ازانبیای گذشته است و یا این که او موسای اسلام است وآمده تا فرعون کافر را از سرزمین خود براند.»

حماسةامام خمینی (ره)

چهارده قرن پس از هجرت تاریخ ساز حضرت خاتم الانبیا (ع) از مکة معظمه به مدینة منوره‌،  با پیروزی انقلاب عظیم اسلامی‌در ایران «بزرگ ترین تحول جهانی در قرن بیستم (میلادی)به وقوع پیوست » وکنگره‌‌‌‌‌های ظلمتکدة انزوا ومهجوریت دین وایمان و یکتا پرستی درجهان معاصر به لرزه در آمد ونسیمی‌جان افروغ و آسمانی از جانب عرش الهی بر جان‌‌‌‌‌های خستة بندگان طالب حق به وزیدن گرفت و آنان را حیات و طراوتی دوباره بخشید.

چهارده قرن پس از بعثت پیامبر گرامی‌اسلام (ص) مردی از پرورش یافتگان مکتب او از مشرق زمین برخاست که در بندگی و حق گویی و حق جویی‌،  خروش واستقامت بر آدم‌،  نوح،ابراهیم، موسی، عیسی، علی نبینا و آله و علیهم السلام – اقتدار نموده وبسان جدش علی بن علی طالب (ع) با ارداة آهنین و پیام ‌‌‌‌های پر مغز و کلام نافذ خویش پردة تباهی‌‌‌‌‌ها وتاریکی‌ها را درید و جبهة باطل را یکسره به میدان مبارزه طلبید و برای همیشه «نام او یاد او روح گرم‌،  پرخروش او،اراده وعزم آهنین او‌،  استقامت و شجاعت او روشن بینی وایمان جوشان او زبان زد خاص و عام است. »

آری‌،  او خمینی کبیر است که سودای انجام تکلیف در سرو عشق الهی در دل داشت‌،  او روح خداست که به راستی «روح زندگی وناموس اجتماع و مرزبان معنوی و باروری اندیشه‌‌‌‌‌های»متعالی و «حسن‌‌‌‌ها است که خداوند به قرن ما و روزگار ما عنایت فرمود و مصداق بارز و روشن «ان الله فی کل خلف عدولاا ینفون عنه تحریف المبطلین» می‌باشد. »

اوست که با قیام خود،میلیون‌ها  انسان گم گشته در برهوت والحاد وجاهلیت عصر مدرن را به رجعتی دوباره به معنویت و یکتا پرستی فراخواند وکام عطش ناک بسیاری آنان را از کوثر تعالیم محمدی(ع) سیراب نمود.

          حضرت امام خمینی (ره) عبد صالح خداست که برای به انجام رساندن رسالت تاریخی خودرا با رهبری و هدایت انقلاب عظیم امت خداجوی ایران اسلامی‌، زمینه ساز انقلاب جهانی آخرین حجت حق بر روی کرة خاکی گردید و جهانیان را به ظهور حتمی‌حضرتش –عجل الله تعالی فرجه الشریف – بشارت داد.
امام خمینی که بود و چه کرد؟

در تحلیل شخصیت امام خمینی با نگاهی عمیق به روح ملکوتی وافکار بلند و ویژگی‌‌‌‌‌های منحصر به فرد روحی ومعنوی ایشان و آثار و برکات فراوان حیات طیبة ایشان باید گفت :

«صدای امام خمینی برای مردم ایران حکم صدای خدا را  داشت »،درنظر میلیون‌ها انسان موحد :«او دست خدا بر روی زمین »و« هدیة آسمانی و ملکوتی برای خاکیان بود.»

سلوک معنوی وافکار متعالی وتقید بی چون و چرای ایشان به دستور‌‌‌‌های شرع انور وتعالیم اهل بیت عصمت و طهارت (ع) هر مسلمان منصفی را بر این باور استوار می‌ساخت که :«گویی شخصیتی از شخصیت‌‌‌‌‌های آزمون بزرگ صدر اسلام (فتنته الکبری) با معجز‌‌‌‌ای به دنیا بازگشته تا پس از پیروزی امویان و به خون غلتیدن شهیدان اهل بین (ع) سپاه علی (ع) را رهبری کند.»

گر چه«امام خمینی تجلی منحصر به فرد مبارزه طلبی اسلام در قبال استیلای سیاسی واقتصادی و فرهنگی غرب بود» اما «پیام امام (ره) درمیان مسلمانان نه فقط شیعیان (بلکه) درهمة منطقه و جهان طنین افکند.»

شخصیت الهی و پیام‌‌‌‌‌های معنوی حضرت امام (ره) بسیاری از پیروان سایر ادیان و مذاهی را به شدت تحت تأثیر خود قرار داد تا آن جا که در نظر برخی از تحلیل گران و متفرکان مسیحی «اومسیح معاصر بود ودقیقا اشعة صلابت و سازش ناپذیری عیسی بن مریم – علی نبینا و آله و علیه السلام – بود ». وبرخی دیگر از مسیحیان سخن از «تأثیر پذیری شدید از مقام وعظمت وتحمل و بردباری شکوهمند امام خمینی (ره) ودرک احساس عطیه وموهبت الهی دراولین دیدار با ایشان »به میان  آورده‌اند.

ایشان دراوج ناباروری تحلیل گران بین المللی «باعقاید مذهبی که غرب آن‌هارا کهنه و قرون وسطایی می‌دانست جهان را تکان داد »و «شرق و غرب را لرزانید و میراثی بر جای گذاشت که هنوز زنده و فعال است ».وی «توانست اثر بزرگی درتاریخ جهان بر جای بگذارد » و بی‌تردید «جهانیان هم چنان تحت تأثیر انقلاب معنوی او قرار دارند»

رهبر کبیر انقلاب اسلامی‌که از صبر واستقامت محمدی (ع)‌،  زهد وعدالت علوی و تدبیر حسنی (ع) وتوکل و شجاعت حسینی (ع) درس‌ها فرا گرفته و توشه‌ها به همراه داشت با تأییدات و عنایات خاصة حضرت ولی عصر – ارواحنه فداه- :

«درنزدیک شدن انسان به خدا فصل جدیدی را گشود و با حمایت مردم انقلاب اسلامی‌را که نقطة عطف مهمی‌درتاریخ قرن بیستم است‌،  به سرانجام پیروزمندانه‌ای رساند.»

تأثیر گذاری امام (ره) وانقلاب اسلامی‌بر حیات معنوی انسان معاصر آن چنان عمیق و گسترده ارزیابی می‌گردد که می‌توان گفت :«انقلاب امام خمینی حتی سیر تطوری انسانرا تغییر داد»

حضرت امام (ره) بسان آیینة شفافی بود که به بهترین وجه ممکن انوار خورشید تابان پیامیر گرامی‌اسلام (ع) و اوصیای طاهرین ایشان (ع) را بر بشریت تشنة معنویت قرن بیستم منعکس نمود.

«او هم چون گلوله ای بود که از صدر اسلام شلیک شده و بر قلب  قرن بیستم نشسته بود ».«ایشان از گذشته آمده بود و درحال زندگی می‌کرد ولی بیان‌گر ونماین‌گر آینده بود » و به بیان دیگر «او فراتر از زمان می‌اندیشید ودر بعد مکان نمی‌گنجید » درواقع باید گفت :

امام خمینی(ره) مبشر عصر جدیدی در ادوار زندگی بشریت‌اند که «به نظر می‌رسد دراین مرحله برای روحیة آشفتة بشریت بیش از هر چیز به معنویت مورد نیاز خواهد بود. »

به برکت حضرت امام خمینی(ره) و انقلاب آسمانی وپیام‌‌‌‌‌های قدسی او بار دیگر شکوفه‌‌‌‌‌های خداجویی ودین‌گرایی وتوحید و خدا پرستی در سراسر جهان طنین انداز گردید :«مثلهم فی التوریه و مثلهم فی الانجیل کزرع اخرج شطاه فازره فاستغلظ فاستوی علی سوقه یعجب الزراع لیغیظ بهم الکفار »

اعتراف بیگانگان به عظمت امام خمینی (ره)

شخصیت امام‌،  علاوه بر برانگیختن تحسین جهانیان‌،  دشمنان امام و انقلاب را هم‌،  بر آن داشت تا از ویژگی‌‌‌‌‌های خیره کنندة او سخن به میان آوردن. «الفظل ما شهدت به الاعداء» تا آنجا که برخی از کارگزاران شیطان بزرگ نیز با تسلیم در برابر عظمت امام (ره)دراعتراف به آن اظهار داشتند :«تردیدی نمی‌باشد که ایشان یکی ازمردان بزرگ تاریخ دراین قرن بود کمتر کسی را امروز می‌توان یافت که از جاذبه ونفوذی همانند آن چه که نه تنها در ایران بلکه درجهان داشت برخوردار باشد وتوجه قدرت‌‌‌‌‌های بزرگ را تا این حد به خود معطوف دارد. »

آیت الله خمینی غرب را با بحران جدی برنامه‌ریزی مواجه کرد‌،  تصمیمات او آن چنان رعد آسا بود که مجال هر نوع تفکر و برنامه ریزی را از سیاست مداران و نظریه پردازان سیاسی می‌گرفت.

هیچ کس نمی‌توانست تصمیمات او را از پیش حدس بزند‌،  او با معیار‌‌‌‌های دیگری غیر از معیار‌‌‌‌های شناخته شده دردنیا سخن می‌گفت وعمل می‌کرد‌،  گویی از جای دیگر الهام می‌گرفت‌،  دشمنی آیت الله خمینی با غرب بر گرفته ازتعالیم الهی او بود اودر دشمنی خود نیز خلوص نیت داشت. »

تایمز لندن که به سخن گوی دویست سالة دولت استعماری انگلیس معروف بوده است در توصیف امام می‌بنویسد:

« امام خمینی مردی بود که توده‌ها را با کلام خود مسحور کرد‌،  وی به زبان مردم عادی سخن می‌گفت و به طرفدارای فقیر ومحروم خود اعتماد به نفس می‌بخشید‌،  این احساس آن‌ها را قادر ساخت تاهر کسی را که سر راهشان بایستد از بین ببرند وی به مردم نشان داد که حتی می‌تو‌ان در برابر قدرت‌‌‌‌‌هایی مثل آمریکا ایستاد و نهراسید.»

روزنامة هرالد تریبون هم دربارة امام لب به اعتراف گشوده نوشت :

«آیت الله خمینی (ره)انقلابی خستگی‌ناپذیر بود که تا آخرین لحظه حیات به آرزوی خود برای پی‌ریزی یک جامعة اسلامی‌و حکومت اسلامی‌در ایران وفادار ماند. آیت الله خمینی (ره) در آن چه‌ برای سرزمین باستانی‌اش می‌خواست لحظه‌ای درنگ نکرد، وی خود را مأمور می‌دانست که می‌باید  ایران را از آن چه فساد وانحطاط غرب می‌دید پاک کند وخلوص اسلامی‌را به ملت باز گرداند


دوشنبه 87 خرداد 13

عنوان شخصیت امام خمینى (ره)

دیدگاههاى دکتر اسعد على دبیر کل اتحادیه جهانى نویسندگان عرب زبان و استاد دانشگاه دمشق پیرامون شخ صیت‏حضرت امام خمینى (ره)

اللهم صل على محمد و آل محمد و السلام على طالبى قول الحق و متبعیه. (سلام بر دوستداران کلام حق و پیروان آن)

یکشنبه 17 نیسان، روز خوشحالى جهت دور کردن متجاوز از خاک کشورمان وعید فرار استعمارگر خارجى از قلب جهان عرب است. زیرا این پیروزى، جشن عروسى فتح و ظفر است. یادآور بیست و هشتمین سالگرد پاکسازى کشور از ردپاى دشمن غاصب است. بیست و هشتمین سالگرد، عدد مبارکى است که مطابق با عدد سوره فتح مى‏باشد که سوره‏اى است مفتخر به محمد رسول الله: "والذین معه اشداء على الکفار رحماء بینهم". اینها کسانى بودند که هم اشداء بودند و هم رحماء که در تورات و انجیل از آنان به خوشه گندمى تعبیر شده که کشاورزان موعود از سنبله آن متعجب شده و از چنین شکوفا شدن به صراط مستقیم هدایت‏شده‏اند. این پیروزى که در ماه نیسان روى داده است موجب تعجب روح الله - الموسوى گردیده و قالبى شد براى تاثیرات ایشان در شریت‏حاضر و به نظر من، تحلیل گران سیاسى اشکال مختلف این پدیده را ارزیابى کرده و جلوه‏هاى روشن و دلنشین آن را مورد توجه قرار دادند و خطرات آن را که متوجه کاخهاى سفید وسرخ مى‏شد به دقت‏بررسى کردند. افرادى که در این زمینه سخن گفته‏اند بسیارند و رهبران سیاسى و تبلیغى دنیا نمى‏توانند از درک این پدیده چشم بپوشند. کیست که نداند در دهسال گذشته در دنیاى شوروى سابق یا دنیاى غرب چه روى داده است؟ براستى پایه‏هاى جهان سیاست دچار دگرگونى شد و شوروى کمونیست از هم پاشید و اروپا و آمریکا با پشتیبانى یکدیگر در جهت نظم نوین جهانى قدم برداشتند. اما سوال این است که جایگاه روح الله در تحولات این دنیاى متلاطم کجاست؟ اگر بارزترین فعالیتهاى جهانى خاورمیانه حول محور صلح و سازش اعراب و اسرائیل دور مى‏زند، بازگشت‏به آنچه که انقلاب اسلامى موجب شده است مى‏تواند اولین پاسخ باشد.

مردم به یاد دارند که چگونه پرچم شاهنشاهى به زیر کشیده شد و پرچم اسلامى بر جاى آن افراشته گردید و چگونه در سفارت فلسطین در تهران، پرچم فلسطین که در هیچ جاى دنیا سفارتى نداشته و از سال 1948 وطن مستقلى نداشته، جایگزین پرچم اسرائیل گردید. این حرکت جدید در پایتخت جمهورى اسلامى، یک پدیده جدید جهانى است که روى داد و باقى خواهد ماند زیرا این حرکت، آغاز یک جریان آزادیبخش در مقابل جریان تجاوزگرى است که هنوز به اشکال مختلف در حال تداوم است. آیت الله خمینى، سردمداران سلطه و سودجوئى را در ایران نابود ساخت و در این راه، بجز آزادیخواهان و ابرار که جز عدالت را دوست ندارند با ایشان همراهى نکردند. سوریه از دید آنان بخاطر طرفدارى از آیت الله، در زمره کشورهاى عربى جاى نمى‏گرفت. سپس جنگ تحمیلى ایران و عراق جلوه‏اى از تجاوز معنوى بود، قبل از آن که تجاوز مادى بوده باشد. در لندن، پاریس و دمشق در طى سالهاى 1981 تا 1988 مقالات و تحلیلاتى تحت عناوین "السیاسات المقارنه "و "جیش الکلمه الطیبه "به رشته تحریر درآوردم که در همه این مقالات، چهره موثر آیت الله، بطور روشن و تابناک به تصویر کشیده شده بود. در همین ارتباط، سخنرانیهائى در دمشق و تهران و گیلان و بندر انزلى و آستارا ایراد کردم و آیت الله خمینى را به عنوان فقیهى موثر در سیاستهاى داخلى و غیره و وقایع دیگر قاره‏ها قلمداد نمودم که همه این مسائل مهم هستند. اما از نظر من چندان مهم نیستند. چرا؟ سال 1984 به عنوان نماینده اتحادیه جهانى نویسندگان عرب خدمت امام رسیدم و کتاب "الاتحاد المسمى فراضواء القرآن" را تقدیم ایشان نمودم و به ایشان عرض کردم سقوط شاهنشاهى مهم بود اما مهمترین چیزى که تو را به خاطر آن دوست مى‏داریم، همانا چیزى است که ما را توسط آن به سوى بهشت جاویدان از طریق دعاى سحر یا سرالصلاه - مصباح الهدایه - فصوص الحکم و غیره سوق داده اید. (این اولین کتاب امام است) تبسم‏ها و سخنان ایشان در این وقت و حرکت ابروان ایشان (که سلام بر آن بدر منور و مقدس باد)، بیانگر عکس العمل امام در قبال سخنان حقیر بود. اینک بعد از سالها و در سال 1994 چگونه این مدت سپرى شد و کیست که جهان را از انوار تابناک روحى خود آکنده ساخته است. این تاثیر عمیق روحى ایشان که در نامه به رهبر شوروى سابق به صراحت‏بیان شده، مهمترین چیز است و آن گونه که ایشان مردم عادى را به سوى خداوند دعوت مى‏کند، همان برخورد را هم با رهبر ابرقدرت شرق در این نامه انجام مى‏دهد. آنچه را که ایشان در این نامه خواستار آن است، به وضوح بیان شده است. ایشان در این نامه آنچه را که مى‏خواهد به جهانیان اعلام کند به رشته تحریر در مى‏آورد و خطاب به رهبر شوروى مى‏گوید که مرضى که دامنگیر شوروى شده است، دورى مردم از دین و خدا است و هیچ درمانى براى مشکلات شوروى جز روى آوردن به خدا و ارتباط با او نیست و بدین گونه، فرمایشات ایشان تحقق یافت و شوروى از پاى درآمد. پس امام در نامه به گورباچف، منظور خود از تاثیر را بیان مى‏دارد و خواسته خود را عنوان مى‏کند و مرض شوروى را دور کردن مردم از خدا و دین مى‏داند و درمان را در ارتباط معنوى با خداوند که واجب الوجود و مبداء آفرینش است، ذکر مى‏کند.

دو نامه اخیرا از آمریکا از دوستانم به دستم رسیده است که در آنها بر روح پر فتوح امام درود فرستاده‏اند. یکى از این نامه‏ها که در تاریخ پنجم نیسان بدستم رسیده، به امضاء و مهر "هلمینسکى" است که به زبان انگلیسى بوده و ترجمه آن به زبان عربى نیز وجود دارد. "هلمینسکى" در نامه خود مى‏گوید:

"موج تحول روحى، در حال در نوردیدن آمریکاست و نیروى عظیم این توجه و تحول روحى، موجب دهشت‏بنده شده است که براى آن از شما مى‏خواهم دعا کنید. ایشان در مقدمه این نامه که ما آن را نامه زیبایى قلمداد مى‏کنیم، عنوان کرده‏اند که اخیرا نامه‏اى از دمشق به دستم رسیده که در آن تصویر زنده‏اى از امام على (ع) بیان گردیده و افکار متعددى در این خصوص مندرج شده بود و باعث‏شد تا من در ماههاى اخیر به خواندن نهج البلاغه بپردازم و به یک دید بالاتر از آنچه که در نامه قید شده بود، درباره امام على (ع) دست‏یافتم."

امام خمینى در وصیت نامه خویش مى‏فرماید: آیا نهج البلاغه بهترین روش آزادى انسان بعد از قرآن کریم نیست؟ سپس اضافه مى‏کند که بهترین روش براى رهبرى و آزادى انسان بعد از قرآن، نهج البلاغه است و امروز که در آمریکا به فهم نهج البلاغه روى آورده‏اند، تلاشى است جهت درک مفاهیم نهج البلاغه و مفاهیم امام على (ع) .

قصد امام از نگارش به گورباچف چه بود؟ ایشان گذشته از روحانیون مسلمان و مردم ایران، همان تحول معنوى را مد نظر داشت که اینک در سرتاسر آمریکا در جریان است.

در دومین نامه‏اى که از آمریکا به دستم رسیده و به عربى نیز ترجمه گردیده، صحبت از اهتمام به ترجمه "اخلاص الدین" ، کتاب بیست و دوم از اضواء القرآن مى‏باشد. این کتاب به ترجمه صورى از قرآن پرداخته و از ابواب مختلف قرآن کریم بهره گرفته است و در آن صحبت از ابن عربى به میان آمده و درباره کتاب قانون و کتاب "محیط بلاشاطى" یا "دریاى بیکران" میشل ات شوتى گودز صحبت‏شده است. الان مسئله قرآن در رابطه با رعایت‏حریم الهى بسیار مهم است. قرآن دستورالعمل نخستین و نهج البلاغه در جایگاه دوم قرار دارند. اگر امروز آمریکاییان این چنین مورد تاثیر واقع شده‏اند، آیا چیزى جز تاثیرپذیرى از این دو کتاب است؟

اسلوب هر دو نامه مذکور، خوشحال کننده روان امام خمینى است. گویا ایشان رنگ روح پاک خود را در این دو نامه مى‏بیند. آیا قرآن در نزد امام رتبه اول و نهج البلاغه رتبه دوم در هدایت انسانى را ندارند؟ آیا افکار ابن عربى که ایشان در نامه به گورباچف از وى یاد کرده، امروزه مورد توجه قرار نگرفته است؟ تلاشهاى امام راه کوششها و جهاد اصغر در سیاست را روشن ساخت و نیز راه جهاد اکبر را منور نمود. ایشان در کتاب "چهل حدیث" خود از جهاد اکبر سخن به میان آورده و مى‏گوید که پیامبر فرمودند که از جهاد اصغر برگشتیم و اکنون نوبت جهاد اکبر فرا رسیده است که همانا تزکیه نفس و تربیت آن در راستاى خواست الهى است. این همان چیزى است که آیت الله روح الله موسوى خمینى درصدد انجام و تاثیر گذارى بر آن بودند و الحمدلله امروز شرق و غرب در مقابله با تحولات معنوى که به تعبیر نامه مذکور، موجب وحشت آنان شده است، دچار شکست‏شده‏اند.

در پانزدهم شوال، امواج آرامش مرا فراگرفت. در این روز که مصادف با سالگرد امام صادق (ع) بود، آقاى فهرى به من اطلاع داد که ما پنجمین سالگرد رحلت امام خمینى را در زینبیه برگزار خواهیم کرد. این خبر موجب آن شد تا اشک در چشمان من حلقه بزند و روح امام را حاضر ببینم و یک شعر بلند هفتاد و دو بیتى را بسرایم، تحت عنوان "علامه عصر بالخمینى عطر". چند بیت از این شعر را عنوان مى‏کنم و یادآورى مى‏نمایم که صحبت از ایشان در قالب یک گفتگوى کوتاه یا بلند نمى‏گنجد. زیرا ایشان نیاز بشریت در پیوند با خداوند است. همان گونه که ایشان به رهبر ابرقدرت شرق متذکر شدند. با درود به روان پاک ایشان و دوستداران مى‏گویم:

فاطمئن لن تموت سکن النور بزیت

لیس لى فى الارض بیت انت‏یا شاف بیوتى

مطمئن باش که هیچ گاه براى تو مرگى نیست

و نور در روغن چراغ جاودان است

من منزلى در روى کره زمین ندارم

و تو زلال کننده دلها، منزلهایى.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی


دوشنبه 87 خرداد 13

عنوان امام خمینى از نگاه اندیشمندان خارجى

رئیس جوامع اسلامى اسپانیا:

امام خمینى سبب حیات دوباره اسلام شدرئیس فدارسیون جوامع اسلامى اسپانیا با ستایش از شخصیت امام خمینى، از ایشان به عنوان عامل حیات دوباره اسلام در قرن حاضر یاد کرد.

دکتر «فرانسیسکو اسکودرو بداته‏»، رئیس فدراسیون جوامع اسلامى اسپانیا، در گفت و گو با ایرنا در مادرید گفت: چهره حیات بخش امام خمینى در جهان اسلام امرى غیر قابل اغماض مى‏باشد و ایشان یکى از بزرگترین شخصیتهاى قرن حاضر محسوب مى‏شوند.

وى افزود: انقلاب اسلامى ایران به رهبرى امام خمینى سبب بروز تحولات و دگرگونیهاى عظیم در جهان اسلام شد و وى چهره جدیدى از اسلام را ارائه کرد.

دکتر «بداته‏» یادآور شد: انقلاب ایران درس مبارزه علیه بى عدالتى و مقابله با حکومتهاى دیکتاتورى و غیر انسانى را آموخت.

رئیس فدراسیون جوامع اسلامى اسپانیا با اشاره به اینکه امام خمینى با اتکاى به سلاح ایمان به خداوند یکتا در مبارزه با رژیم پرقدرت شاه در ایران، انقلاب اسلامى را به پیروزى رساند، گفت: زندگى ایشان الگوى مناسبى براى همه مسلمانان است.

دکتر «بداته‏» مى‏افزاید: دشمنان اسلام و مسلمانان با استفاده از رسانه‏هاى ارتباطى و تبلیغاتى بر پیکر مسلمانان ضربه مى‏زنند و با انتشار اخبار نادرست و کذب و با بهره‏گیرى از حربه‏هاى نظامى و اقتصادى، کشورهاى اسلامى و مسلمانان را مورد حمله قرار مى‏دهند.

وى گفت: جهان اسلام در کنار سلاح ایمان، نیازمند سرمایه‏گذارى براى ایجاد یک تشکل خبرى و تبلیغاتى متحد است.

رئیس فدارسیون جوامع اسلامى اسپانیا فقدان اتحاد و همبستگى میان کشورهاى اسلامى و مسلمانان را عمده‏ترین عامل جدایى دانست و افزود: دنیاى اسلام به اتحاد سیاسى و اقتصادى نیز نیازمند مى‏باشد.

دکتر «فرانسیسکو اسکودرو بداته‏» در میان مسلمانان اسپانیا به نام «عبدالسلام منصور» شناخته مى‏شود.

در حال حاضر بین 450 تا 500 هزار مسلمان در اسپانیا زندگى مى‏کنند و 300 مسجد و یکصد مجمع اسلامى ثبت‏شده در وزارت دادگسترى در این کشور وجود دارد.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى ، 5/7/78

رئیس جامعه مسلمانان اسپانیا:

امام خمینى عامل بیدارى مسلمانان بودرئیس جامعه مسلمانان اسپانیا با تجلیل از شخصیت‏حضرت امام خمینى، از ایشان به عنوان عامل بیدارى مسلمانان در جهان اسلام یاد کرد.

«ریاج تاتارى‏» در گفت و گو با ایرنا در مادرید افزود: امام خمینى که شخصیتى ممتاز و برجسته در جهان اسلام شناخته مى‏شود، موفق شد یک انقلاب مهم اسلامى را در ایران به پیروزى برساند.

وى گفت: پیروزى انقلاب اسلامى در ایران یک حرکت‏بسیار مهم و با اهمیت‏براى جهان اسلام به حساب مى‏آید و سبب افتخار مسلمانان است.

رئیس جامعه مسلمانان اسپانیا با تمجید از مواضع و سیاستهاى رئیس جمهورى اسلامى ایران در قبال مسائل جهان گفت: تداوم این اقدامات براى آینده ایران و جهان اسلام بسیار ارزنده و مفید خواهد بود.

وى عدم همبستگى و اتحاد میان مسلمانان را یکى از عمده‏ترین مشکلات در دنیاى کنونى اسلام ذکر کرد و افزود: جهان اسلام و مسلمانان در حال گذراندن یک دوره بسیار حساس و دشوار مى‏باشند و نیازمند حرکت‏به سوى اتحاد و انسجام هستند.

وى سازماندهى تبلیغات براى مقابله با توطئه‏هاى دشمنان اسلام را در جهان اسلام ضرورى خواند و خواستار بهره‏گیرى سودمند از این ابزار جهت موفقیت مسلمانان شد.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى،6/7/78.

یک شخصیت عراقى: نام امام خمینى با بیدارى اسلامى درهم آمیخته است‏دبیرکل اتحادیه اسلامى ترکمنهاى عراق از نقش امام خمینى (ره) در بیدارى مسلمانان جهان ستایش کرد.

عباس البیاتى درمصاحبه با خبرگزارى جمهورى اسلامى گفت: نام بنیانگذار جمهورى اسلامى با بیدارى اسلامى درهم آمیخته، به طورى که نام هر یک از آنها مکمل دیگرى شده است.

وى با اشاره به خواست جوامع اسلامى براى پیشرفت و تحول گفت: بعضى از این جوامع در این زمینه از روشهاى غربى الگو گرفتند که با ارزشهاى اسلامى مغایرت داشت، اما امام خمینى الگویى را بوجود آورد که توانست ارزشهاى اسلامى را با دستاوردهاى عصر کنونى سازگار سازد.

البیاتى با اشاره به اینکه على رغم گذشت دو دهه از انقلاب اسلامى، هنوز ابعاد مختلف زندگى امام خمینى ناشناخته باقى مانده است، گفت: زندگى امام خمینى کتابى است که صفحات کمى از آن ورق خورده است.

وى تاکید کرد: این کتاب براى فراگیرى اصول انقلاب و ارزشهاى والاى انسانى باید همواره در اختیار مردم جهان و نسلهاى آینده باشد.

وى با اشاره به حمایت همه جانبه امام خمینى از مستضعفان جهان، بویژه آرمان فلسطین گفت: امام راحل چه قبل و چه بعد از انقلاب اسلامى، همواره از آرمان فلسطین حمایت مى‏کرد.

وى تاکید کرد: آرمان فلسطین از اصول ثابت انقلاب اسلامى است و مردم فلسطین نیز جمهورى اسلامى ایران را پشتیبانى قوى براى خود مى‏دانند.

البیاتى تاکید کرد: مردم فلسطین به دلیل حمایت جمهورى اسلامى ایران، همچنان به مبارزه خود علیه صهیونیستهاى اشغالگر ادامه مى‏دهند و فرزندان امام خمینى در جنوب لبنان همچنان صهیونیستها و مزدوران آنان را تعقیب مى‏کنند و این منطقه را به جهنمى براى آنان تبدیل کرده‏اند.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 10/7/78

مفتى سارایوو:

امام خمینى مسلمانان جهان را به هویت اصلى‏شان بازگرداندمفتى شهر سارایوو، مرکز بوسنى هرزگوین، گفت: امام خمینى (ره) توانست‏با انقلاب اسلامى در ایران مسلمانان جهان را به اسلام و هویت اصلى شان بازگرداند.

«حسین افندى اسمائیچ‏» در گفت و گو با خبرنگار خبرگزارى جمهورى اسلامى در سارایوو با بیان این مطلب افزود: انقلاب اسلامى ایران در زمانى به رهبرى امام خمینى (ره) شکل گرفت که مسلمانان در اقصى نقاط دنیا، با غفلت، از اسلام فاصله گرفته بودند و این انقلاب آنان را بیدار کرد.

مفتى سارایوو گفت: آنچه امام خمینى (ره) در ایران انجام داد، در قرن فعلى بى‏نظیر بود و این کار بزرگ مى‏تواند پیام و سرمشقى براى کسانى باشد که خواستار دین اسلام هستند.

وى در پایان با اشاره به اینکه دشمنان مى‏کوشند با رواج فرهنگ مبتذل خود، مسلمانان را از اسلام دور کنند، گفت: اسلام بهترین راه حل مسائل دنیاى امروز و فرداست، زیرا دینى است که به همه نیازهاى جامعه بشرى پاسخ گفته است.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 5/7/78

یک مقام فلسطینى:

امام خمینى کرامت و عزت را به مسلمانان بازگرداند.

احمد جبرئیل، دبیر کل جبهه خلق براى آزادى فلسطین، فرماندهى کل، گفت: امام خمینى (ره) با انقلاب اسلامى خود، روحیه انقلابى را به اسلام و عزت و کرامت را به مسلمانان بازگرداند.

جبرئیل در مصاحبه با خبرگزارى جمهورى اسلامى گفت: بنیانگذار جمهورى اسلامى، اسلام را از انزوا نجات داد. دیدگاه مرتجعانه نسبت‏به این دین مبین را که دشمنان در طول صدها سال ارائه کرده بودند، از میان برد و مقوله دین افیون ملتها را منسوخ کرد و اسلام را در سطح بین المللى به عنوان یک نیاز انسانى در زمینه‏هاى سیاسى، اقتصادى، اجتماعى، مادى و معنوى، مطرح کرد.

وى تاکید کرد: امام خمینى (ره) توانست جهان اسلام را از خواب بیدار کرده، به مسلمانان حیات جدیدى ببخشد.

وى افزود: امام راحل ثابت کرد که اسلام قادر است ملتهاى مستضعف و محروم را آزاد کرده، آنان را در برابر کشورهاى استکبارى و طغیانگر به حرکت درآورد.

احمد جبرئیل تصریح کرد، امام خمینى نشان داد که اسلام در دوران کنونى یک عنصر اصلى در تحرک و مقابله مردمى با حکومتهاى ستمگر و فاسد است.

وى افزود: مسلمانان با الهام از انقلاب اسلامى و براى احقاق حق خود، در مناطق مختلف جهان، علیه حکومتهاى ستمگر شوریدند.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 12/7/78

مفتى قزاقستان:

امام خمینى به همه جهانیان تعلق داشت‏مفتى دینى قزاقستان با تجلیل از شخصیت والاى امام خمینى (ره) گفت: ایشان نه به ایران و دنیاى اسلام، بلکه به کلیه جهان تعلق داشت.

«ردبیک قاژى نیسان باى اولى‏» در گفت و گویى با خبرنگار خبرگزارى جمهورى اسلامى با اشاره به فقدان امام خمینى (ره) اظهار داشت: وقتى عالمى مى‏میرد، در واقع جهانى مرده است.

وى افزود: من آثارى از امام خمینى (ره) رامطالعه و آن را بسیار بالا ارزیابى کرده‏ام. به همین دلیل هم در کتاب خودم با نام «ان الدین عندالله اسلام‏»، بارها به فرمایشات ایشان استناد کرده‏ام.

مفتى قزاقستان، امام خمینى (ره) را یک چهره برجسته دینى و سیاسى جهان دانست و گفت: دنیا به نیک از وى یاد کرده و خواهد کرد; زیرا او را نه تنها دنیاى اسلام، بلکه تمام جهان مى‏شناسند. من نیز به عنوان یک انسان و روحانى دینى براى او ارزش و احترام فوق العاده قائلم.

وى یادآور شد: مؤمنان مانند قطعات یک ساختمان هستند که همدیگر را نگه مى‏دارند و امام خمینى یک چهره برجسته سیاسى مذهبى تاریخ بود که براى وحدت مسلمانان بسیار کوشید.

مفتى قزاقستان یادآور شد، دنیا امام خمینى (ره) را مى‏شناسند و پیام وى به گورباچف که فرمود کمونیست را باید در موزه دید، همچنان در گوشها طنین انداز است. او مبارزه با دین را شکست‏خورده دانست و اکنون نظاره‏گر عمق پیام او هستیم.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى،7/7/78

یک اندیشمند تاجیک:

امام خمینى معادلات رایج غرب را درهم ریخت‏یک اندیشمند مسلمان تاجیکى گفت: امام خمینى (ره) روش نوینى در نگرش به پدیده‏هاى جهان مطرح کرد.

دکتر محمد تاجیک گفت: قبل از انقلاب اسلامى رویکرد اندیشمندان ما براى تعریف کلمات ظریفى همچون آزادى، اخلاق و ورود به عرصه سیاست، به سوى مکاتب فکرى سوسیالیسم و لیبرالیسم سوق مى‏کرد.

دکتر تاجیک افزود: امام خمینى (س) معادلات رایج غربى را بر هم ریخت و با استفاده از کلمات رقیق و لطیف منحصر به فرد، واژه‏هاى دور از ذهن را تعریف کرد و براى بیان ایده‏ها، آرزوها و حرفهاى ملتش، از فرهنگ ویژه خویش استفاده کرد.

این اندیشمند تاکید کرد: امام با تعریف جدید از مقوله قدرت و تکیه بر چهره اخلاقى آن، موفق شد نیروهاى مردمى را جذب کند و با این تعریف جدید، حکومت پهلوى را زیر سؤال ببرد.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 18/7/78

یک نویسنده روس:

امام خمینى همواره بر پیوند انسان و خدا تاکید مى‏کرددبیر فدارسیون روسیه گفت: امام خمینى (ره) برخلاف رهبران سیاسى قرن حاضر که هر یک داراى استعدادى خاص در یکى از زمینه‏هاى اقتصادى، سیاسى، علمى، فرهنگى، دینى یا حقوقى بودند، توانایى سازماندهى امور در همه حوزه‏ها را داشت.

پروفسور «میخاییل لمشف‏» افزود: امام خمینى (ره) سیاست را بخش لاینفک دین مى‏دانست و با اراده دینى و الهى علیه ستمگران بپاخاست.

وى گفت: امام راحل در تمامى سطوح حیات اجتماعى و سیاسى جامعه، اسلام را به عنوان عامل تعیین کننده در تحولات انقلابى و حمایت کننده ارزشهاى انسانى مطرح کرد.

وى بااشاره به اینکه امام کوشش فراوانى داشت تا از مدلهاى بیگانه دورى گزیند، افزود: امام همواره بر پیوند گسست ناپذیر انسان و خدا تاکید مى‏ورزید. او جوانان را به عنوان منبع انرژى عقل و احساسات به اسلام راستین پیوند داد و آنان را از انحراف نجات بخشید.

«میخاییل لمشف‏» گفت: از بعد بین‏المللى، اندیشه امام سراسر جهان اسلام را در برگرفت و با امریکا و اسرائیل به عنوان معضلات گریبانگیر جهان اسلام به مبارزه برخاست و ثابت کرد که انقلاب اسلامى با انقلابهاى مادى روسیه و فرانسه متفاوت است.

وى تاکید کرد: امام خمینى (ره) با پیروى از تعالیم و ارزشهاى جاودانه اسلامى، برابرى تمام انسانها را بدون وابستگى به موقعیت اجتماعى‏شان در نظر گرفت و صلح و برابرى و رفاه مردم را هدف خود ساخت.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 18/7/18

مفتى کرواسى:

امام خمینى بزرگترین اصلاح‏گر قرن بودمفتى کرواسى از امام خمینى (ره) به عنوان بزرگترین اصلاح‏گر قرن اخیر در جهان اسلام و حتى جوامع آزادیخواه یاد کرد.

«شفکو عمر بشیچ‏» در گفت و گو با خبرنگار خبرگزارى جمهورى اسلامى در سارایوو گفت: امام خمینى (ره) در دنیاى اسلام و در کل جهان از احترام والایى برخوردار هستند و اندیشه و تفکر ایشان، نه تنها باعث‏بیدارى پیروان دین اسلام شد، بلکه پیروان سایر ادیان را به تفکر در مورد نقش ارزنده دین در جامعه واداشت.

وى افزود: انقلاب امام خمینى (ره) در زمانى از تاریخ به وقوع پیوست که تفکر عدم کارایى دین در جامعه حاکم بود، اما انقلاب اسلامى ایران خط بطلان بر آن کشید و کارآمدتر از گذشته مى‏شود.

مفتى کرواسى در پایان اظهار داشت: با گذشت چند سال از رحلت امام خمینى(ره)، ما شاهد هستیم که افکار و اندیشه‏هاى ایشان در جهان طرفداران فراوانى دارد و باید همه ادیان الهى، قدردان بزرگترین اصلاح‏گر قرن بیستم، یعنى امام خمینى (ره) باشند.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 11/7/78

مفتى اعظم مسلمانان روسیه: اندیشه‏هاى امام خمینى بزرگترین تحول را در جهان اسلام بوجود آورد.

راویل عین الدین، مفتى اعظم مسلمانان روسیه و امام جمعه مسکو گفت: تفکرات و اندیشه‏هاى امام خمینى (ره) بزرگترین تحول را در جهان اسلام بوجود آورده است. امام با افکار و اندیشه‏هاى خود به ما هشدار داد که هر نظامى بدون اتکا به معنویت، محکوم به فنا است.

راویل عین الدین در گفت و گو با خبرنگار خبرگزارى جمهورى اسلامى، از امام خمینى‏«ره‏» با عنوان فقیهى بزرگ یاد کرد که تمام زندگى خود را وقف عظمت و اعتلاى اسلام کرد.

به گفته امام جمعه مسکو، نام، آثار و افکار امام براى مسلمانان جهان و از جمله مسلمانان روسیه الهام بخش بوده و همچنان در طول تاریخ راهگشاى مسلمانان خواهد بود. وى با تاکید بر تدوین آثار امام گفت: هر قدر از آثار ایشان منتشر شود، باز هم نمى‏توانند ترجمان خدمت آن فقیه بزرگ به عالم اسلام و مسلمانان جهان باشد.

مفتى اعظم روسیه، امام خمینى «ره‏» را منادى آزادى و رهایى مسلمانان از قید استکبار دانست که تمام مسلمانان را در مسیر اسلام واقعى رهنمون گردید.

وى گفت: با قیام امام، بتهاى استکبار و غرب‏گرایى که امنیت اجتماعى و اقتصادى ملتها را از بین مى‏برد و فساد را تبلیغ مى‏کند، شکسته شد.

راویل عین الدین پیام امام به میخائل گورباچف، آخرین رئیس جمهورى شوروى را توصیه و تذکراتى پیامبر گونه نامید که در آن، به روشنى، همه مسائل پیش بینى و راه حل آن ارائه شده بود.

به گفته راویل عین الدین، امام در این پیام خود، در مورد افتادن در دوزخ سرمایه‏دارى و غرب‏گرایى پس از خروج از برزخ کمونیسم نیز هشدار داد.

وى گفت: مسلمانان روسیه همیشه نام امام خمینى‏«ره‏» و آثار و اندیشه‏هاى آن مرد بزرگ تاریخ را گرامى مى‏دارند، زیرا معتقدند که این افکار و اندیشه‏ها، احیاى اسلام را در پى داشت و ارزشهاى عالى اسلامى را رونق بخشید.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 11/7/78

امام جماعت‏بزرگترین مسجد مادرید:

امام خمینى هدایت کننده و روشنگر جامعه بودامام جماعت‏بزرگترین مسجد مسلمانان در مادرید، پایتخت اسپانیا، تلاشها و مجاهدتهاى امام خمینى (ره) را براى سربلندى اسلام و عزت مسلمان در جهان ستود.

«شیخ منیرالمصرى‏»، امام جماعت مسجد مادرید، به خبرنگار خبرگزارى جمهورى اسلامى در این شهر گفت: امام خمینى شخصیتى نادر در دنیاى اسلام است که از توانمندى و قابلیتهاى فراوانى براى هدایت و روشنگرى برخوردار بوده است.

وى افزود: امام خمینى(ره) توانست احساسات مذهبى و اعتقادى را گسترش و تقویت‏بخشد و اقدامات و تلاشهاى ایشان، ثابت کرد که تنها همین عامل مى‏تواند در افراد تغییر بوجود آورد.

خطیب بزرگترین مسجد مسلمانان در مادرید با تمجید از سیاستهاى دولت ایران گفت: موقعیت فعلى ایران در صحنه‏هاى بین‏المللى از استحکام بیشترى برخوردار شده است و موضع این کشور در قبال بحرانهاى مختلف در نقاط مختلف جهان قابل تحسین است.

شیخ منیرالمصرى با اشاره به اینکه تفرقه و فقدان اتحاد باعث جدایى مسلمانان و کشورهاى اسلامى مى‏شود، گفت: پرهیز از اختلافات و تقویت همبستگى، ابزارى مهم براى رسیدن به هدف مشترک مى‏باشد و دنیاى اسلام در مقطع کنونى براى مقابله با دشمنان، به یگانگى و اتحاد نیازمند است.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 4/7/78

حماس: امام خمینى به ملتهاى مسلمان اعتماد به نفس دادجنبش مقاومت اسلامى فلسطین «حماس‏» از شخصیت امام خمینى و نقش بزرگ و برجسته معظم له در بیدارى مسلمانان جهان ستایش کرد.

عمادالعلمى، عضو دفتر سیاسى و نماینده جنبش حماس در سوریه، در مصاحبه با خبرگزارى جمهورى اسلامى گفت: انقلاب اسلامى به رهبرى امام راحل توانست‏به ملتهاى عرب و اسلامى اعتماد به نفس بدهد.

عمادالعلمى تصریح کرد، به برکت پیروزى انقلاب اسلامى ایران، روحیه انقلابى در میان مسلمانان همچنان پابرجاست و على‏رغم مدت طولانى که از پیروزى انقلاب اسلامى مى‏گذارد، این روحیه در میان امت رسوخ پیدا کرده است.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 12/7/78

یک ادیب آذربایجانى:

امام خمینى برترین شخصیت قرن بیستم میلادى است‏«اسرافیل اسرافیل اف‏»، رئیس موزه ادبیات نظامى گنجوى جمهورى آذربایجان، گفت: امام خمینى (ره) برترین شخصیت در میان شخصیتهاى جهانى در قرن بیستم میلادى بود.

این ادیب آذربایجانى به خبرگزارى جمهورى اسلامى در باکو گفت: امام خمینى به عنوان یک شخصیت‏برجسته جهانى نه تنها براى جمهورى اسلامى ایران، بلکه براى جهان و جهانیان مطرح بوده است.

«اسرافیل اف‏» همچنین اظهار داشت: در حالى که انقلاب اسلامى ایران بیستمین بهار عمر خود را سپرى مى‏کند، اما ایده‏ها و اهداف بنیانگذار جمهورى اسلامى در تمام زوایاى این انقلاب به وضوح قابل مشاهده و درک است.

رئیس موزه ادبیات نظامى گنجوى جمهورى آذربایجان افزود: بدون شک، بنیانگذار انقلاب اسلامى با حرکت توفنده خود یک حادثه تاریخى و بسیار بزرگ را براى قرن بیستم رقم زد و این انقلاب اکنون فراتر از مرزهاى ایران به عاملى در جهت‏به حرکت در آوردن نهضتهاى آزادى بخش تبدیل شده است.

وى افزود: اگر به تحولات اخیر در منطقه و از جمله به قفقاز توجه گردد، متوجه اثرات انقلاب اسلامى خواهیم شد.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 4/7/78

یک اندیشمند آذربایجانى: امام خمینى دانشمندى منحصر به فرد بودرئیس مرکز تحقیقات اسلامى جمهورى آذربایجان از امام خمینى (ره) به عنوان نظریه‏پرداز و دانشمندى منحصر به فرد در جهان یاد کرد.

پروفسور «رفیق على اف‏» به خبرگزارى جمهورى اسلامى گفت: امام خمینى (ره) با رهبرى حکیمانه خود و با پیروزى انقلاب اسلامى در ایران، برخلاف ادعاى برخى مدعیانى که دین را عاملى مخرب قلمداد مى‏کردند، نشان داد که اسلام یک دین سازنده و یک ایدئولوژى مبلغ ارزشهاى اخلاقى، صلح و عدالت است.

رئیس مرکز تحقیقات اسلامى جمهورى آذربایجان گفت: بعد از پیروزى انقلاب اسلامى در ایران و استقرار نظام جمهورى اسلامى در این کشور، کشورهاى همسایه و از جمله جمهورى آذربایجان، قفقاز شمالى و آسیاى میانه نیز از برکات این انقلاب بهره‏مند شدند.

وى افزود: انقلاب اسلامى بزودى اثرات خود را در میان کشورهاى جهان نشان داد و شرایط مساعدى را براى بیدارى ملتها فراهم ساخت.

پروفسور «رفیق على اف‏» گفت: امام خمینى(ره) یکى از شخصیتهاى بزرگ جهان اسلام در 200 سال اخیر است که به عنوان اندیشمند، سیاستمدار، عالم و نظریه‏پرداز بزرگ، برنامه انقلاب اسلامى را آماده و آن را با خروش ملت ایران جایگزین نظام شاهنشاهى در این کشور کرد.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 12/7/78

نلسون ماندلا:

امام خمینى(ره) رهبرى منحصر به فرد بودنلسون ماندلا از هجرت امام خمینى (ره) از پاریس به تهران، به عنوان واقعه‏اى بزرگ یاد کرد و گفت: رهبرى منحصر به فرد امام بود که توانست‏با دست‏خالى، انقلاب اسلامى ایران را به پیروزى برساند.

رئیس جمهورى سابق آفریقاى جنوبى ضمن تمجید از شخصیت استثنایى امام خمینى تاکید نمود. «من با دقت آن روزهاى حساس را دنبال مى‏کردم‏».

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى،6/7/78

یک شخصیت فلسطینى:

امام خمینى به جهان اسلام هویت تازه‏اى بخشیدحسن الباش، اندیشمند معروف فلسطینى و عضو برجسته جنبش جهاد اسلامى فلسطین، گفت: امام خمینى(ره) با انقلاب خود ثابت کرد که اسلام یک قدرت حقیقى است که توانست‏به مسلمانان عزت بخشد.

حسن الباش در مصاحبه با خبرگزارى جمهورى اسلامى افزود: جهان اسلام قبل از سال‏1979 از فقدان هویت رنج مى‏برد، اما امام خمینى با انقلاب خود توانست تغییرات بزرگى را در مردم و هویت و شخصیت آنان ایجاد کند، به طورى که مسلمانان هم اکنون با افتخار به مسلمان بودن خود مى‏بالند.

وى تصریح کرد، بعد از پیروزى انقلاب اسلامى، ملتهاى زیادى، از جمله مردم فلسطین، الجزایر، کشورهاى آسیاى میانه و جنوب شرق آسیا، تحت تاثیر اندیشه‏هاى امام خمینى قرار گرفتند.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 10/7/78

یک مقام مالزى:

امام خمینى مروج اخلاق و معنویت در دنیاى مادیگراى معاصر بوددکتر «چاندرا مظفر»، معاون حزب عدالت ملى مالزى گفت: امام خمینى در جامعه‏اى که مادى‏گرایى بخشى جدا نشدنى از آن بود، چهره ارزشهاى معنوى و اخلاقى را نمایان ساخت.

این استاد دانشگاه و سیاستمدار فعال مالزى افزود: از امام خمینى به عنوان بزرگترین رهبر قرن بیستم یاد خواهد شد; زیرا وى نخستین رهبرى بود که در این قرن یک انقلاب دینى را پایه‏گذارى کرد.

«چاندرا مظفر» که رئیس سازمان بین‏المللى «جهان با عدالت‏» نیز مى‏باشد، با تقدیر از نقش امام خمینى در پاسدارى از عدالت گفت: امام خمینى رهبر بسیار برجسته‏اى بود که با کوششهاى خود سهم بسزایى در جهان اسلام به عهده داشت.

منبع: روزنامه جمهورى اسلامى، 20/7/78

نویسنده کلمبیایى:

امام خمینى نیاز به اسلام را در دنیا احیا کردحولیان زاپاتا، محقق، نویسنده و رئیس مرکز فرهنگ اسلامى کلمبیا گفت: در قرن بیستم سه شخص در دنیا مطرح شدند و در تمامى مجامع سیاسى مورد توجه سیاستمداران قرار گرفتند. یکى از آنها گاندى بود، دیگرى یحیى (رهبر مردم واتیکان) و سومین آنها حضرت امام خمینى است. از بین این سه رهبر تنها کسى که فرهنگ روحیات و سخنانش در بین مردم مؤثر واقع شد، امام خمینى بود. امام خمینى رهبر مسلمان و آزاده‏اى بود که توانست‏با قیامى، اسلام را در بستر کشور پهناور ایران جاى دهد و نیاز به اسلام را در دنیا احیا کند.

امام خمینى در سایه حکومت اسلامى و تدبیر و درایت توانست الگوى سایر رهبران دنیا باشد.

منبع روزنامه رسالت، مهر 1378

شاعر تاجیکستانى: امام خمینى از شخصیتهاى برجسته و ماندگار تاریخ بشرى است‏خانم مهرالنساء، شاعر، ادیب و عضو کمیته بانوان و خانواده از تاجیکستان، مى‏گوید:

یکى از ویژگیهاى منحصر به فرد انقلاب اسلامى، حضور رهبرى امام خمینى به عنوان پشتوانه الهى این انقلاب است. امام خمینى یکى از شخصیتهاى برجسته و ماندگار تاریخ بشرى هستند که داراى ویژگیهاى انسانى، الهى و ملکوتى خاص بودند. این شخصیت الهى در تمام جهان آنجا که قلبى، الهى و ملکوتى خاص بودند. این شخصیت الهى در تمام جهان، آنجا که قلبى براى عشق و حقیقت مى‏تپد، حضور دارد و زنده است و ماندگار.

سراسر جهان اسلام و مستضعفین به حضور چنین رهبرى افتخار مى‏کنند و بوسیدن دست آن حضرت در دیروز و بوسیدن خاک حرم آن حضرت در امروز، آرزویى است که بسیارى از مسلمانان جهان با خویشتن خویش نجوا مى‏کنند. چشم تمام مسلمانان جهان به دستها و قدمهاى مسلمانان ایران است و خداوند این توفیق را به خواهران و برادران ایرانى ما داده است و ان شاءالله که این توفیق را پاس بدارند و لحظه‏اى از نام، یاد و راه امام خمینى غافل نمانند.

با پیام امام خمینى به گورباچف، عمق و ژرفناى شخصیت دینى الهى ایشان بر ما پدیدار مى‏شود. این پیام در تاریخ هر دو کشور و در تاریخ جهان معاصرماندى است و نقطه عطفى در تاریخ هر دو کشور است. امام خمینى شخصیتى روحانى و عارف بودند. ایشان به جهان هستى نیز در همین راستا مى‏نگریستند و تنها چنین دیدگاهى است که انسان معاصر را ملزم به رویکرد دینى و اسلام‏گرایى مى‏کند.

جهان معاصر، شخصیت امام خمینى را دراین پیام دریافته است. روح بلند و آسمانى ایشان قابل ستایش است. این پیام در آن دوره غفلت، تمام مردم جمهوریهاى شوروى را تحت تاثیر قرارداد و آنها را دگرگون کرد. ما هیچ وقت فکر نمى‏کردیم که به این زودى صداى روح بخش اذان را از گلدسته‏هاى مساجد خود بشنویم و امام خمینى نوید بخش چنین سعادتى بود.

منبع: امام خمینى و جهان معاصر، ج‏2، تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج،1376.

اندیشمند الجزایرى:

امام خمینى مردى استثنایى بودسیدصدرالدین، متفکر و اندیشمند معاصر الجزایرى، معتقد است:

امام خمینى (ره) مردى استثنایى بود. این انسان هدیه خداوند به مسلمین بود تا بتواند مسیرشان را در اسلام تصحیح کنند.

امام خمینى(ره) اسلام را از گوشه مساجد خارج کردند و مردم را به مسیرى هدایت و تشویق نمودند که اسلام را بتوان به عنوان یک روش زندگى به اجرا درآورد. امام خمینى بود که این جرات را به مسلمانان بخشید تا بتوانند اسلام را به دیگران عرضه کنند. الان مسلمانان به مسلمان بودنشان افتخار مى‏کنند، حال آنکه پیش از امام خمینى، جرات بیان مسلمان بودنشان را نیز نداشتند. آنها امروز به واسطه اسلام احساس قدرت مى‏کنند، این فقط امام خمینى بود که به ما اسلام حقیقى را نشان داد و اکنون با شناختى که امام در اختیار مردم قرار داده، ایشان مى‏توانند بین اسلام واقعى یا همان گونه که امام مى‏گفتند، اسلام ناب محمدى (ص) و اسلام آمریکایى فرق بگذارند.

به اعتقاد وى، با ظهور امام خمینى، عصرى براى مسلمانان آغاز شد که بسیار جدى‏تر از دوران قبل از امام بود. تا پیش از امام، مسلمانان اغلب گرایشهاى حزبى و ملى داشتند، حال آنکه امام این ایده را بیان کردند که اسلام بزرگتر از آن است که به حزب یا ملیتى خاص محدود شود. با این ایده است که اکنون حرکتهاى اسلامى از طرح حزب یا ملیتى خاص به شکلى جهانى تغییر فرم داده است; حرکتهایى که در بسیارى از موارد از شعارها و روشهاى مشابهى برخوردارند.

منبع: امام خمینى و جهان معاصر، ج‏1، تهران: مؤسسه چاپ و نشر عروج، 1375.

معاون وزیر فرهنگ قرقیزستان:

امام خمینى آخرین پدیده بزرگ قرن ماست‏استاد جمعه على خان، معاون وزیر فرهنگ قرقیزستان، مى‏گوید:

امام خمینى آخرین پدیده بزرگ قرن ماست. یعنى درست در حالى که امریکا و شوروى جهان را به دو قطب بزرگ تقسیم کرده بودند و خطر هیچ قدرتى را تصور نمى‏کردند، امام خمینى ظهورکرد و این حرکتى بسیار جسورانه است. شگفتى در اینجاست که وى نزد هر ملتى محترم است و این از تیزهوشى و نبوغ اوست که توانست چنین تاثیرى در جهان معاصر باقى بگذارد.

امام خمینى رهبرى مقتدر و دوراندیش، انساى والا و منزه، برخوردار از باطنى شفاف و زلال و طبعى غنى و سرشار بوده است. به نظر من، رهبرى او و رهنمودهاى او، چه در خصوص مسائل ملل اسلامى و چه درباره معضلات جهانى، هدیه‏اى الهى بوده است. وى به باطن انسانها نظر دارد و انسان را به زبانى ساده به آن سرچشمه‏هاى ازلى و ارتباط با مبدا وجود دعوت مى‏کند و این هدفت غایى زندگى است. معنى زندگى و نهایت تمدن رسیدن به همین منظور است. وى به این نکته توجه خاصى دارد و همه انسانها را با همین ملاک، یعنى انسان بودن ارزیابى مى‏کند و این در هر شرایطى ارزشمند است. فکر مى‏کنم رمز تمامى پیروزیها و دستاوردهاى انقلاب اسلامى نیز در همین است. این یک واقعیت است که هر رهبرى که در کوران مبارزات قرار مى‏گیرد، در گردابى از مشکلات غوطه مى‏زند، اما او مسیر درستى را مشخص کرد و این دیگر با آیندگاه است که راه او را تا حصول نتایجش پیگیرى کنند.

منبع: امام خمینى و جهان معاصر، ج‏1.

استاد دانشگاه قرقیزى:

امام خمینى راه دینى را برگزیده و به انسان و بى کرانگى روح اعتقاد داشت

ساویت‏بیک تاکتامشیف، پروفسور در رشته فیزیک و رئیس دانشگاه ملى علوم و صنایع قرقیزستان معتقد است امام خمینى رهبر بزرگى است. او ایده تازه‏اى را مطرح کرد. و در این عصر، دین را وارد عرصه رهبرى و هدایت جامعه نمود و توانها و مایه‏هایى از آن را که ناشناخته مانده بود، به کار گرفت و احیا کرد. در توضیح این نکته باید گفت که امام خمینى، زمان مناسبى را براى انقلاب اسلامى انتخاب کرد، زمانى که پایه‏هاى نظام سرمایه‏دارى جهانى لرزان شده و ناتوانى سیستم سوسیالیستى یا کمونیستى در کارآییهاى اجتماعى و اداره جامعه ثابت‏شده بود. امام خمینى در این میان از مردان نادر و استثنایى بود. او نه به راه سرمایه‏دارى قدم گذاشت و نه یک لحظه در ایمان خود به بى‏اعتبارى نظامهاى الحادى مارکسیسم و کمونیسم درنگ نمود. راه او راهى یگانه بود که به دیرینگى عمر بشر قدمت داشت. او راه دینى را برگزید و به اسلام توسل جست و به انسان و بى‏کرانگى و روح او اعتقاد داشت. انسان را به مثابه فرزند طبیعت مى‏دانست و میان انسانها جز به میدان ایمان دینى آنها تفاوت دیگرى قائل نبود. تعالیم او رباینده دلهاست.

منبع: امام خمینى(ره) و جهان معاصر، ج‏1

شاعر لبنانى:

امام روح عزت و بزرگى و بزرگوارى و ایثار را میان مسلمانان برانگیخت

عباس على فتونى، شاعر معاصر لبنانى، مى‏گوید:

گفتار امام همان طورى که در مردم ایران تاثیر داشته، در تمام مردم آزاده و مستضعف جهان نیز تاثیر گذاشته است. امام روح عزت و روح بزرگى و بزرگوارى و ایثار را میان مسلمانان برانگیخت و مسلمانان در همه کشورها از آن متاثر شدند. آنان به هر وسیله و هر راهى و با تمام قدرتشان تلاش مى‏کنند که عزت خود را بازیابند و کرامت‏خود را بنا کنند. آن مردمى که از امام پیروى مى‏کنند، همگى برخاستند تا امتهاى مستضعف را به خروش و جنبش درآوردند و کابوس ستم، تظلم و انحراف را از دل آنان بزدایند و عرشهاى طاغوتیان را ویران سازند و بر ویرانه‏هاى آنان قصر مجد و عظمت اسلام و انسان را و قصر اسلام و کلمه لااله الالله را بنا کنند. ملتهاى اسلامى هنوز از حرکت انقلابى عقب مانده‏اند و از جمهورى اسلامى ایران که توانست‏شخصیتش را بنا کند و عظمت‏خود را باز یابد، عقب‏اند، ولى اراده کرده‏اند که پا جاى پاى مردم ایران بگذارند تا وجود و حضورشان را در زندگانى بیابند و در نتیجه به سعادت و رضایت الهى در دنیا و پاداش در آخرت نایل شوند.

منبع: امام خمینى و جهان معاصر، ج‏1.

روزنامه‏نگار کنیایى:

امام خمینى حقیقتا شخصیتى است که هر چه کرد براى خدا و در راه خدا بود

خانم نسیم والجى، عضو کمیته زنان و سردبیر مجلات «الکوثر» و «راه هدایت‏» کنیا مى‏گوید:

به خدا که از شخصیت امام خمینى، این شخصیت‏بسیار اعظم در قرن حاضر و در عصر جهالت و عصر فساد و اضمحلال انسان، نمى‏توان به طور کامل سخن گفت. حقیقتا امام شخصیتى است که هر چه کرد براى خدا بود و در راه خدا بود.

امام خمینى در صراط انبیا کارکرد، بسیار پرهیزگار بود و در مقابل تفکر غرب و شرق ایستادگى و در راه اسلام ناب و شیوه انبیا، تلاش بسیار نمود. امام خمینى با تفکر، حکمت و اخلاق خود، حیرتى را براى جهان معاصر پدید آورد. او در نامه‏اى به گورباچف آنچه را که در شرق رخ داد، پیش‏بینى کرد. هر چه که امام خمینى، راجع به اتفاقات و رخدادهاى جهان معاصر پیش‏بینى کرد، همان اتفاق افتاد.

امام خمینى رسولى بود براى شرق و پیام‏آور حیات حقیقى بشر. سر سلسله تفکر حضرت امام در عرفان و اندیشه براى نجات بشر معاصر، به اولیاى خدا برمى‏گردد.

منبع: امام خمینى و جهان معاصر، ج‏2.

طلال عتریسى، استاد دانشگاه روانشناسى اجتماعى لبنان معتقد است:

پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى و افکارى که از اسلام ارائه کرد، در سطح دنیا دو انقلاب ایجاد نمود: انقلاب در داخل اسلام و گرایشهاى فقهى اسلام، به طورى که لزوم حرکت و جنبش را در این عصر مورد تاکید قرار مى‏داد، به خاطر اینکه جامعه اسلامى و حکومت اسلامى را بپا کند; برخلاف گرایشها و اندیشه‏هاى عده زیادى که این فکر را رد مى‏کردند. انقلاب دوم آن بود که در سطح دنیا خارج از دایره اسلام، فقهى به وجود آمد که تاکید بر این موضوع داشت که اسلام مى‏تواند تغییر ایجاد کند و مى‏تواند به حاکمیت‏برسد و مى‏تواند دولت تاسیس کند، برخلاف فکرى که از دوره نهضت اروپا علیه آن بود و نیز از دوره انتشار افکار مارکسیستى که اعتقاد داشت که دین ملتها را ضعیف مى‏کند و دین افیون ملتهاست.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی


دوشنبه 87 خرداد 13

عنوان ابعاد ناشناخته امام خمینى (س)

محمد جواد حجتى کرمانى

در این گفتار، نگارنده، سر آن دارد از ناشناختگى پاره‏اى از ابعاد مردى سخن گوید که دست تقدیر الهى، او را که عارفى وارسته و زاهدى از دنیا گسسته بود، در راس یک قدرت نوپا و نو جو و ستیزه گر و پرخاشجو و اصلاح گر و فریادگر قرار داد که تمامى دنیاى ظلم و استکبار را در سراسر جهان، به ناوردگاه خود فراخواند و یک تنه و یک جا، با شرق و غرب دست و پنجه نرم کرد. . . این چهره همینکه به مبارزه جویى و یورشگرى شناخته شد، ابعاد عرفانى و معنوى و اخلاص و معنویت و زهد و تقویت و بى‏پیرایگى و وارستگى و از دنیا گسستگى و به حق پیوستگى و عشق و ایثار و عبادت و راز و نیاز عاشقانه شبهاى تار این مرد شگفت انگیز در سراسر جهان - و حتى در پاره‏اى موارد در زادگاه انقلاب اسلامى یعنى ایران نیز - از انظار مردم عادى پنهان گشت. . . بخصوص آنکه، پرچم حق و عدل و دادى که او، پرچم دار آن بود، اشارت بدان داشت که پرچم‏هاى ناحق و ظلم و بیداد، باید فرو کشیده شود و این، براى ستمگران و بیدادگران که در سراسر جهان بر محرومان و مستضعفان، حکم مى‏راندند، بسى گران و ناگوار بود. و اینان، با تمام وجود، بر آن شدند و پاى بر آن فشردند که چهره واقعى این مرد را، دگرگونه و تحریف شده معرفى کنند. . . این شد که امروزه، بر اثر تبلیغات مستکبران که دشمن حق و جدا از حقیقتند، مردى که جز حق و حقیقت نمى‏خواست و جز رهائى مظلومان و محرومان و مستضعفان، هیچ در سر نداشت، در چهره مردى معرفى شده که سر از نظم جهانى در پیچیده و مقررات بین المللى را زیر پا گذاشته و به نظامات مقبول جهانى پشت پا زده است. بگذریم از خودمان و تعدادى کشورهاى اسلامى و جهان سومى که به علائق همبستگى دینى و مذهبى یا منطقه‏اى و یا اشتراک در ستمدیدگى و استعمار زدگى و استضعاف دیر پا و رسوب کرده، به این شخصیت الهى - تاریخى، به دیده یک منجى و یک رهبر رها سازى و آزادى مى‏نگریم - که تازه، این دید هم، به ابعاد شخصیت واقعى امام خمینى نزدیک نشده است - . . . تا چه رسد به آنها که اصلا توان دیدن واقعیت را از دست داده‏اند و از این رو با چشم دشمنانه بدو مى‏نگرند. بارى سخن از شخصیت مردى است که نه تنها در میان دشمنان، که در میان دوستان و مریدان و پیروان نیز ناشناخته و حتى "غریب" مانده است. و این، کار آسانى نیست، بخصوص آنکه سخن از مدح و ثناى کسى که مدح و ثناى او، در راستاى قدرت حاکم است، گاهى با تملق، اشتباه مى‏شود، چیزى که روح این نگارنده به سختى از آن بیزار است.

از خدا مى‏خواهیم که این سخن را براى خودش خالص کند و از هرگونه شائبه شرک و ریا و تملق بپیراید . . . آمین براى شناخت ابعاد ناشناخته امام خمینى، باید ابتدا از مقیاسها و معیارهایى سخن گفت که آنها نیز ناشناخته اند! تقوى، اخلاص، زهد، بى‏علاقگى به دنیا، عبادت، سرشک شوق براى خدا در نیمه شب تار از دیدگان فرو ریختن، در جستجوى گمنامى و بى‏نام و نشانى بودن، مال فراهم نیاوردن، خشت‏بر خشت ننهادن، خانه نو بنا نکردن، در جایگاهى محقر زیستن و بدان دلخوش بودن، از خوراکیها و آشامیدنیهاى رنگارنگ و گونه گونه دنیا کم بهره بودن، کم خوردن، لب و دم و دامن از شهوات شستن، خواسته‏هاى دلفریب و هوس برانگیز را از میان برچیدن و جز اینها و جز اینها. . . از ارزشهاى بى‏شمارى است که در قاموس "دین" و " وحى "و "نبوت" و "رسالت" و در قلمرو معنویات و روحیات و در مقام شناخت انسان شناسانه و تربیتى مکاتب الهى و ادیان آسمانى از آن آنها، سخن بسیار فراوان رفته است. . .

راستش آنست که مردم دنیا، عموما - مگر آنها که با روح و جان این آموزشهاى ملکوتى والا آشنایند - در درک این مفاهیم و ارزشها، همچون کودکان نابالغى‏اند که تو بخواهى با آنها از جفت جوئى و همسر خواهى و کامجوئى سکرآور دختران و پسران بالغ و سالم و پر نشاط و پر احساس سخن گوئى! . . . کودک، از این همه، جز الفاظى گنگ و نامفهوم هیچ نمى‏فهمد! حقیقت آن است که درک و احساس دینى و معنوى و اخلاقى یک نوع " بلوغ" است و اگر کسى به این "بلوغ" نرسیده باشد، با او سخن از این مفاهیم گفتن، آب در هاون کوبیدن است. و این است رمز ناشناخته ماندن ابعاد شخصیت مردان الهى به طور عموم و از جمله آنها امام خمینى، حتى در بین دوستان و مریدان و پیروانشان. . .

معمولا وقتى سخن از امام خمینى و ابعاد شخصیت او مى‏شود، آنچه در ابتدا به ذهنها مى‏آید نمودهاى سیاسى - اجتماعى و صلابت و قاطعیت و شکست ناپذیرى و بالاخره " اصول گرایى" آن فقید یکتاست. و شما اگر به آنچه درباره امام - حتى در روزنامه‏ها و مجلات و رسانه‏هاى دیگر خودمان نیز - نوشته و گفته شده و مى‏شود، بنگرید، بیش از 95درصد را از این مقوله مى‏یابید. . . و فى المثل، هم اکنون در تهران کنگره‏اى برپاست که دیدگاههاى اقتصادى "امام خمینى" را بررسى مى‏کنند. . . که البته "سعى"اى است لازم و "مشکور"; اما امام خمینى هیچگاه تنها یک شخصیت اقتصادى نبوده و دیدگاههاى اقتصادى امام، هر چند که او در این زمینه، صاحب نظر بوده است، ولى آن "چیزى "نیست که ما را به شناخت واقعى امام خمینى رهنمون شود. همچنین است دیدگاههاى آن فقید بزرگ درباره مسائل سیاسى یا نهادها و ارگانهاى کشور یا روابط بین المللى و جز اینها. . .

به پندار این نگارنده، ما اگر بخواهیم امام خمینى را در این مقوله‏ها بشناسیم، از شناخت این شخصیت ناشناخته، پیوسته، محروم خواهیم ماند زیرا در این مقولات، صاحبنظران بسیارى جز امام نیز سخن گفته‏اند و امام در این مقولات، چونان دیگران، صاحبنظرى است که با تفاوت، گاهى فراتر از آنان سخن گفته است. . . و چه بسا اگر ما بخواهیم در امام خمینى یک نابغه سیاسى یا اقتصادى ببینیم، تا ابد از دیدن جمال و شخصیت واقعى محروم بمانیم، زیرا که شخصیت امام، بسى والاتر و برتر از این مقولات خاص ولى در دسترس عموم است. . . به پندار حقیر این، گزافه است که، در صدد برآئیم امام را از نظر فنى و تخصصى در مقامى والاتر و برتر از متخصصان و صاحب فنان واقعى فنون مختلف بنشانیم زیرا اگر دقیق شویم، در این ارزیابى، گاه، کم مى‏آوریم، آنگاه ممکن است، نه تنها عقیده‏اى به امام در این فن و آن فن تخصصى نیاوریم بلکه نسبت‏به برترى او در این یا آن فن، حتى بى‏اعتقاد شویم! همانند کسى که توقع آن دارد که پیغمبر خدا بمب بشکافد و میکروب سل کشف کند و سفینه به فضا بفرستد و چون پیغمبر چنین نکرده و دیگران کرده اند، او به خاطر این توقع نابجا، نه تنها به پیغمبران ایمان نیاورد بلکه به او کافر شود چنانکه در قرآن آمده است:

و قالوا لن نومن لک حتى تفجر لنا من الارض ینبوعا او یکون لک بیت من زخرف او ترقى فى السماء و لن نومن لرقیک حتى تنزل علینا کتابا نقروه قل سبحان ربى هل کنت الا بشرا رسولا ؟

یعنى گویند: به تو ایمان نیاوریم تا مگر از زمین برایمان چشمه سارى روان کنى! یا خانه‏اى طلاکارى شده داشته باشى یا بر آسمان برآئى! و به آسمان برآمدنت هم ایمان نیاوریم تا مگر براى ما نوشته‏اى باز آرى که آن را فرو خوانیم! بگو: پروردگار من منزه باد! . . . مگر من جز بشرى "فرستاده"ام؟ !

این سخنان نه بدان مفهوم است که امام خمینى فى المثل مرد سیاست و اقتصاد و. . . و. . . نبوده است. چرا بوده. ولى سخن ما، این است که امتیاز او اینها نبوده و ابعاد شخصیت او، فراتر از اینها بوده است. . .

اینجاست که مشکل نویسنده، هم براى خودش، هم براى خواننده بیشتر نمود مى‏کند! چه: نویسنده در این نوشتار کوتاه و عجولانه، برآنست که از ابعاد ناشناخته امام خمینى سخن گوید، چیزى که خودش بى‏هیچ تعارف - "کمیت"ش، در این مقوله "لنگ" است! بارى. . . ولى. . . خود طرح و اقتراح این مقوله و کمک خواهى از واقع نگران صاحبنظر و حقیقت‏بینان صافى ضمیر براى بحث و بررسى در این ابعاد، خود گامى است که باید بدینسان برداشته شود. . . این یک واقعیت تلخ است که گذشته از دیگران خود ما نیز، هم در شناخت و هم در شناساندن امام، "سطحى نگر" و ظاهربینیم. . . شاید هم حق با ما باشد! زیرا شاید توقع آن کسانى که در فضلیت و تقوا و زهد و عرفان و هر چه از این مقولات معنوى و ملکوتى است فرودستند، بتوانند در آن کس که در این مقولات، دستى بالاتر دارد، ذهن بکاوند و بگویند و بنویسند، توقعى نابجا باشد. . . بهر حال، با آنکه از این گفتار سطورى چند برنوشته شده، اما هنوز ما وارد اصل سخن نشده ایم!

حقیقت آنست که آنچه امام خمینى را در دنیا شاخص و نام آور کرد و به جز ما مسلمانان ایرانى که از برکت روح مخلص و حقیقت جو و آرامش ناپذیر و والانگر او، اینک در فضاى عطرآگین جمهورى اسلامى - با همه کم و کاستیهاى مشهود مادى و معنوى - به سر مى‏بریم، همه مسلمانان و حق جویان و ستم ستیزان این سو و آن سوى گیتى نیز، عاشق شیدا و مرید و پیرو صادق و متعصب او شده‏اند اینست که وى توانست‏با اراده والا و روحیه شکست ناپذیر و همت‏بلند خود، نظامى را از بیخ و بن برکند که دو هزار و پانصد سال در اعماق تاریخ، ریشه دوانیده بود و به جاى آن، نظامى برنشاند که در همه جهان بى‏نظیر است، نه از آن جهت که چیز تازه‏اى آورده! بلکه درست‏برعکس! از آن جهت که به کهن ترین و اصیل ترین و ریشه دارترین و پرسابقه ترین نهادهاى جاودانه بشرى یعنى همگى ادیان الهى و پیامبران آسمانى وابسته است! و این، یک حقیقت و واقعیت است که جمهورى اسلامى، نه تنها، از آئین خاتم الانبیاء و المرسلین حضرت محمد بن عبدالله صلى الله علیه و آله و سلم - پیروى مى‏کند، بلکه در عین حال، احیاگر نام همه پیامبران خدا و زنده کننده آئین آنها در سراسر جهان است. . . بى‏جهت نیست که انقلاب اسلامى ایران نه تنها در خیزش و جنبش اسلامى، در سراسر جهان اسلام مؤثر بوده، بلکه موجب برانگیخته شدن احساسات دینى و احیاى " قدسیت" مذهب در میان همه ادیان جهان و پیروان آن ادیان شده است. حالا سخن، اینست که در این داستان نیز، نگرش واقع بینانه که بسیارى از خود ما هم در این شماریم، کار امام خمینى را عبارت از سرنگون سازى یک نظام سیاسى و بر پاسازى یک نظام سیاسى دیگر مى‏دانیم; در حالى که حقیقت و واقعیت - چه از لحاظ تاریخى و چه از لحاظ فلسفى و عرفانى و عقیدتى بسیار فراتر از این است. . .

به پندار این نگارنده، فریادى که امام خمینى برآورد و یک "دیو"! دو هزار و پانصد ساله، از هیبت این فریاد، قالب تهى کرد و ذوب شد و به زمین فرو رفت، فریاد یک "فرد"، در یک مقطع تاریخى نبود. . . این فریاد که - به لطف لایزال الهى - هر روز در جهان رساتر مى‏شود. . . فریاد حقیقت‏خواهى و خداجوئى و ظلم ستیزى و عدل گرائى کل بشریت محروم و مظلومى بود که قرنها زیر شلاق ستم دوران، استخوان خورد کرده بود. این فریاد، انعکاس فریاد رعد آساى ابراهیم علیه السلام بود که نمرودیان را در آتش افکند; انعکاس فریاد موسى علیه السلام بود که فرعونیان را به دریا فرستاد، انعکاس فریاد عیسى علیه السلام بود که قیصران را از تخت فرو کشید و بالاخره انعکاس فریاد محمد صلى الله علیه و آله بود که بر کنگره ایوان کسرائیان شکاف انداخت. . . و در یک کلام: فریاد رعدآساى امام خمینى، از نهان جان جهان - با روح و زنده و تلاشگر و خداجو - بر مى‏آمد، که جوهره واقعى آن توانست علاوه بر نابودسازى قدرتى دیرپا و تا دندان مسلح، در نظام دو قطبى جهان زلزله درافکند و یک پایه آن را تاکنون بکلى برکند. این لرزه که بر اندام "الحاد" مغرور و سر تا پا مسلح و قدرتمند "شرق "افتاد و آن را از بیخ و بن برافکند، باید درست‏شناخته شود: شرق در بنیان "فلسفى" بسیار مغرورانه و متبکرانه خود، از کلیه عناصر پیشرفته ترین دست آوردهاى "علمى" زمان، بهره جسته بود و با تکیه بر دیرینه شناسى و مردم شناسى و تاریخ و فرهنگ و هنر و فیزیک و شیمى و ریاضیات و همه دانشهاى پیشرفته بشرى، اعلام کرده بود که دوران "دین" سپرى شده و مقوله "دین" تنها در "نهانخانه تاریخ" قابل بررسى است. . .

"مارکسیسم - لنینیسم" به عنوان پیشرفته ترین و علمى ترین و مقتدرترین فلسفه و نظام با پشتوانه میلیونها انسان دادخواه و ستم ستیز و با فراهم آوردن نیرومندترین پشتوانه تسلیحاتى و فتح وسیعترین و پرجمعیت ترین کشورها که در نقشه جغرافیا، چشم هر بیننده را خیره مى‏کرد "دین" را به عنوان "افیون جامعه "و " زائده امپریالیسم" و "توجیه گر کاپیتالیسم "معرفى مى‏کرد و با تمام نیرو، به محو آثار کلیه مذاهب، در هر نقطه و مکان که جاى پائى مى‏یافت، همت مى‏گماشت. . . و این فریاد کوبنده و "دیو" برانداز و "جمهورى اسلامى" ساز امام خمینى بود که این "الحاد" علمى و مسلط و مسلح و مقتدر را "از درون" متلاشى کرد. گفتم: "از درون". زیرا در اثر گذارى انقلاب اسلامى ایران در فروپاشى کمونیسم، نباید از فرمولهاى معمولى و روشن و معین سیاسى و بررسى روابط متقابل رائج که مورد بررسى و تحقیق محققان سیاسى است‏بهره بگیریم بلکه باید در این باره، از ابزارویژه‏اى که همانا شناخت ابعاد "فرامادى" انسان به معنى واقعى کلمه است‏سود جوئیم. . . به عبارت دیگر، اگر بخواهیم از راههاى معمول سیاسى و به کارگیرى معادلات معمول در عرصه جهان، به اثرگذارى انقلاب اسلامى در ایجاد "نظم نوین جهانى "که از فروپاشى کمونیسم آغازیده است‏بنگریم، شاید راه به جائى نبریم "و شاید اهل تحقیق بى‏نظر و حقیقت جو با همان فرمولها نیز به نتیجه‏اى برسند. . . " ولى من مطمئنم که پیروزى انقلاب اسلامى آن هم با چهره صد در صد واقعى ضد امپریالیستى که با ابرقدرت آمریکا، مواجهه‏اى آشتى ناپذیر پیدا کرد، فیلسوفان و دانشمندان و سیاستگزاران و تحلیلگران سیاسى اردوى "الحاد" را نسبت‏به همه آنچه مارکس و انگلس و لنین و استالین "بافته" و "ساخته "بودند دچار شک و تردید کرد و اینان، پس از چندى، به همه آنها "کافر" شدند زیرا آنها را سرابى بیش نیافتند. . . و این بود که کمونیسم در زادگاه پر صلابت‏خود که روزى "پشت پرده آهنین" نام گرفته بود، از سر تا پا، فرو ریخت. . . و این، در پى و بنیان، یک فروپاشى فلسفى و فکرى و روحى و اخلاق بود که مى‏توان پنداشت‏بر اثر پیروزى انقلاب اسلامى به رهبرى امام خمینى - این وارث راستین مکاتب توحیدى - در ارکان فکرى رهبران "الحاد" پدیدار شده بود. و مگر هر پدیده تاریخى بالاخره، به انسان منتهى نمى‏شود و انسان نیز بالاخره نه این دست و پا و سر و تن پیداست و بلکه روح و فکر و اندیشه و عقیده و اخلاق است؟ . . . پس اگر انسانهائى در سطحى عظیم، دچار یک فروپاشى روحى و روانى و اخلاقى و عقیدتى شدند، ناگزیر و ناچار، رژیمى هم که اینان بر پاى داشته اند، دچار همان تلاشى و فروپاشى خواهد شد.

بارى: فریاد "دیو برانداز" امام خمینى، نه تنها رژیم دو هزار و پانصد ساله شاهنشاهى را در ایران به گورستان تاریخ فرستاد، بلکه "الحاد جهانى" را نیز سر به نیست کرد و: باش تا صبح دولتش بدمد کاین هنوز از نتایج‏سحر است آثار لرزش زلزله وار نظام امپریالیسم در مهد آن - آمریکا - در همین ایام در برابر چشم جهانیان نمودار است. "ان موعدهم الصبح الیس الصبح بقریب؟ "

به سخن خود بازگردیم: ما در دریافت واقعى آنچه "مشخصه" امام خمینى در جهان است، عموما ظاهر بینیم و امام را همچون دیگر انقلابیونى مى‏نگریم که با نبوغ ذاتى همراه با مساعدت اوضاع، توانستند رژیمى را برکنند و به جاى آن رژیم دیگرى برنشانند. و راستى اگر شخصیت امام خمینى را در این ویژگى بنگریم پس امام چه فرقى با امثال لنین و گاندى و مائوتسه تونگ دارد؟ اگر ما ظاهر بین باشیم، کار این نامبردگان و نمونه‏هاى دیگرى از آنان، گاه هم در کیفیت و هم در کمیت ظاهرى، به پندار پاره‏اى بالاتر و مهمتر از کار امام خمینى رخ مى‏نماید در حالى که این، روح و معنى و فلسفه و معنویت کار امام خمینى است که کار او را از کار اینان و جز اینان ممتاز مى‏کند و در مقامى بسیار بالاتر و والاتر از حتى مقایسه با کار دیگران مى‏نشاند. . .

سخن به درازا نکشم: اشاره‏اى به ریشه گفتارم بکنم و بدان پایان دهم: انسانها، بر حسب علو روح و پیوستگى با خدا و حقیقت جهان ارزش گذارى مى‏شوند. هر انسانى، هر قدر، به خدا و حقیقت جهان پیوسته تر باشد، داراى روحى والاتر و بالاتر است. و چون همه پدیده‏هاى تاریخ، از انسان پدید آمده است (نقش مساعد طبیعت و جغرافیا را فراموش نمى‏کنیم) پس هر چه انسان والاتر باشد، پدیده تاریخى‏اى که از او پدیدار شده والاتر است و چون انسانیت انسان به والائى روح اوست، پس هر چه پدیده تاریخى، والاتر باشد، انسانى تر است. و این است آنچه امام خمینى و انقلاب اسلامى ایران را از سایر رهبران و انقلابها متمایز مى‏کند. لب کلام آنکه: ابعاد ناشناخته امام خمینى، ابعاد ناشناخته انسانى اوست و همین ابعاد ناشناخته امام خمینى، ابعاد ناشناخته انقلاب اسلامى و رهبر معظم انقلاب اسلامى و نیز شهداى گرانقدر انقلاب اسلامى و جانبازان و آزادگان و مدافعان خستگى ناپذیر انقلاب اسلامى نیز هست. و این سخن را کسى با شما مى‏گوید که خود در انقلاب اسلامى ایران و با شهدا و جانبازان انقلاب بزرگ شده و از فضاى آن تنفس کرده و سالها شاگرد و مرید رهبر فقید و دوست و مونس و یار و یاور رهبر معظم بوده است. امید آنکه ما و شما بتوانیم معرفت‏خودمان را نسبت‏به انقلاب و امام و رهبر کنونى و شهدا و مدافعان انقلاب اسلامى افزون کنیم.

منبع:پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی


دوشنبه 87 خرداد 13

عنوان مبارزات تاریخی امام خمینی در یک نگاه

این نوشتار مهمترین سرفصلهاى مبارزات امام خمینى - قدس سره - و قیام اسلامى حاصل از آن را تا مقطع ارتحال امام در بردارد.

تا سال 1963 نام آیت الله روح الله خمینى به عنوان یک مخالف برجسته رژیم شاه بر سر زبانها افتاده بود. جلسات درس ایشان در قم، انبوه دانشجویان را که مجذوب انتقادهایش از رژیم شاه مى شدند، جلب مى کرد. در مارس 1963 (اسفند 1342) فیضیه قم در سالگرد شهادت (امام) جعفر صادق (ع) ، امام ششم مورد حمله نیروهاى ساواک و چتربازان قرار گرفت و عده اى از دانشجویان کشته و آیت‏الله خمینى توقیف شد. وى پس از یک بازداشت کوتاه آزاد شد و به انتقاد از کنترل امریکا بر ایران ادامه داد.

امام بار دیگر در سالگرد شهادت امام حسین (ع) بازداشت‏شد. وقتى این خبر به مردمى که در خیابانها براى امام حسین (ع) عزادارى مى کردند، رسید، تظاهراتى براى آزادى وى در تهران، اصفهان، مشهد، شیراز و کاشان برگزار شد.

نیروهاى امنیتى به 15هزار نفر شلیک کردند. امام خمینى تا ماه اوت زندانى شد. وى پس از آزادى به پیروانش گفت انتخابات اکتبر را تحریم کنند و دوباره توقیف شد.

70 - 1964: آیت‏الله خمینى در مه 1964 (خرداد1343) از زندان آزاد شد. در اکتبر، مجلس با تصویب لایحه‏اى به مشاوران نظامى امریکایى مصونیت دیپلماتیک داد و راى به پذیرفتن یک وام 200 میلیون دلارى امریکا براى خرید تجهیزات نظامى داد. امام خمینى با صدور اعلامیه اى به این اقدامات مجلس حمله کرد و کمى بعد به ترکیه تبعید شد که در سال 1965 از آنجا به عراق رفت.

طى سیزده سال بعد، شهر مقدس نجف خانه وى بود و در آنجا خود را به عنوان یک شخصیت مذهبى برجسته تثبیت کرد. انتقادهاى او از رژیم پهلوى مخفیانه در ایران انتشار مى‏یافت و پیامهایش براى مسلمانان جهان در مراسم حج در مکه پخش مى شد.

انتقادهاى او از سیاستهاى دولت ایران، اساسى بود. اصلاحات ارضى فاجعه از آب در آمد، باغهاى میوه، مراتع، چراگاهها و کشاورزى مکانیزه را از قانون اصلاحات ارضى معاف کرده بودند و به مالکان بزرگ فرصت داده شده بود املاک خود را به طور غیرقانونى به اقوام خویش انتقاد دهند یا با تبدیل وضعیت آنها را در گروه زمینهاى معاف از تقسیم قرار دهند. فقط 9 درصد کشاورزان ایران صاحب زمین شدند، و دولت‏حتى به همین عده هم براى افزایش تولید کمک نکرد.

گندم و سایر مواد غذایى از خارج وارد مى‏شد، اما به کشاورز ایرانى کمک نمى شد. سیل مهاجرت روستاییان بیکار و بى زمین به نسبت 8 درصد در سال، در جستجوى کار به شهرها روان شد. استفاده از درآمدهاى نفت، ثروتى بى‏حساب به ثروتمندان داد و این در شرایطى بود که اکثریت عظیم مردم با فشار روزگار مى‏گذراندند و نارضایتیها افزایش یافت. در این حال، پس از شکست اعراب در جنگ سال 1967 از اسرائیل و امریکا، آیت الله خمینى براى احتمال آغاز تلاش مشترک علیه اسرائیل با آیت الله باقر صدر به مشورت پرداخت.

77-1970: با افزایش شدید قیمت نفت‏شاه اعلام کرد که ایران به زودى یکى از پنج قدرت بزرگ جهان خواهد شد! او و واقعیت کمبود مواد غذایى، راه بندیهاى شدید و زیادى جمعیت در تهران را نادیده مى‏گرفت، جهان غرب دلارهاى نفتى شاه را به اسلحه تبدیل مى کرد، به طورى که ایران بیش از انگلیس، تانکهاى "چیفتن" انگلیسى داشت و امریکا هواپیماهاى جنگى خود را قبل از این که به خط تولید بیفتد یا کارساز بودن آنها تایید شود، به شاه مى فروخت. فروشندگان تسلیحات امریکا داراى موقعیت مهم در اقتصاد ایران بودند، سیمان و مصالح ساختمانى صرف ساختن پایگاههاى نظامى مى شد و براى ساختن خانه، مردم با کمبود مصالح روبرو بودند. نفت، بانکدارى و تسلیحات ایران به شدت تحت کنترل امریکا بود، تاجگذارى در سال 1971 (1350) و مراسم پر خرج براى خیالپردازیهاى شاه در زمینه اثبات این قضیه که تاریخ شاهنشاهى ایران به 2500 سال پیش برمى گردد، شکاف عظیم بین فقیر و غنى را در ایران علنى تر کرد. آیت الله خمینى از این اقدامات به شدت انتقاد مى کرد.

سرکوب هرگونه آزادى بیان، مطبوعات و حتى مخالفت‏بالقوه به تمرکز مخالفان در خارج از کشور منجر شد. توزیع پیامهاى آیت الله خمینى به شکل نوار کاست، این مخالفان را تشویق مى کرد. امام خمینى از علما در ایران خواست‏خفقان سیاسى و برباد دادن منابع ایران را محکوم کنند. شاه وقتى در 1977 براى دیدار با کارتر به واشنگتن رفت‏با تظاهرات خصومت آمیز عظیمى مواجه شد. در ایران زنان دانشجو مجددا شروع به استفاده از حجاب کردند و یک مخالفت مذهبى شروع به خودنمایى کرد. در اکتبر 1977 (1356) ماموران ساواک (آقا) مصطفى پسر امام خمینى را به شهادت رساندند.

سال 1978: در ژانویه به تحریک شاه، مقاله اى در روزنامه اطلاعات انتشار یافت که در آن به شدت به آیت الله خمینى حمله شده بود.

روز بعد طلبه ها در قم یک اعتراض مسالمت آمیز ترتیب دادند و اقدام به تحصن کردند، ماموران امنیتى با خشونت واکنش نشان دادند و عده اى را شهید کردند. تظاهرات به سراسر کشور انتشار یافت. آیت الله خمینى از مردم خواست‏براى سرنگونى شاهنشاهى به سود یک دولت اسلامى مبارزه کنند.

در هر یک از مراسم چهلم شهدا، عده بیشترى به وسیله ماموران امنیتى شهید مى شدند. مردم در تظاهرات خود در مقابل سربازان مسلح خواستار بازگشت آیت الله خمینى شدند.

سپتامبر: شاه به این امید که نداشتن یک پایگاه موجب نابودى قدرت رهبرى امام خمینى خواهد شد از عراق خواست آیت الله را اخراج کند. آیت اللهخمینى گفت آماده است‏به کشورى برود که تحت نفوذ شاه نباشد، اما هیچ دولتى پیشنهاد پذیرفتن و تضمین ادامه فعالیت وى را نداد.

اکتبر: امام خمینى وارد "نوفل لوشاتو" در نزدیکى پاریس شد.

سپتامبر: در پایان ماه رمضان یک تظاهرات اعتراض آمیز عظیم منجر به اعلام حکومت نظامى در ایران شد. صبح روز بعد وقتى مردم بى خبر از اعلام حکومت نظامى در میدان ژاله اجتماع کردند، نیروهاى امنیتى به روى آنها شلیک کردند و هزاران نفر را کشتند. یک ملت وحشتزده علیه شاه قیام کرد و اعتصابها، بازارها، مدارس، دانشگاهها، ادارات، کارخانه‏ها و حوزه‏هاى نفت را به تعطیل کشاند و اقوام و دوستان ثروتمند شاه، طى سه ماه با 5/1 میلیارد دلار به غرب گریختند.

آیت الله خمینى از پاریس پیامهاى خود را براى پخش به ایران مى فرستاد.

10و11 دسامبر (9و10 محرم) : تقریبا چهار میلیون نفر به خیابانها آمدند و خواستار تشکیل یک دولت اسلامى تحت رهبرى امام خمینى شدند. هزاران نفر از تظاهر کنندگان غیر مسلح کشته شدند. بازداشت‏شدگان شکنجه مى‏شدند، و مجروحان را در تختهاى بیمارستانها قتل عام مى کردند. فشار تحمل ناپذیر و بى پایان افکار عمومى، امریکا را وادار کرد تا شاه را تشویق به انتخاب یک نخست وزیر (شاپور بختیار) براى خنثى کردن نفوذ امام خمینى کند.

16 ژانویه 1979: شاه از ایران فرار کرد و به مصر رفت و یک دولت‏بى قدرت و مردمى بپاخاسته را در خیابانها رها کرد.

اول فوریه: امام خمینى با استقبالى بى سابقه به ایران آمد. امام دستور داد دولت موقت اسلامى تشکیل شود. پس از این که صدها نفر از اعضاى نیروى هوایى از امام حمایت کردند، یک پادگان نظامى تهران ناگهان مورد هجوم گارد شاهنشاهى قرار گرفت. انبوه مردم بى سلاح به تقاضاى کمک نیروى هوایى پاسخ دادند و گاردیها را مجبور به بازگشت‏به سربازخانه‏هایشان کردند. با پذیرفتن رهبرى امام خمینى از طرف بیشتر نیروهاى امنیتى، کلیه پاسگاههاى پلیس، زندانها، پایگاههاى ارتش و ادارات دولتى به تصرف انقلابیان در آمد.

11 فوریه: سرانجام رژیم شاه سقوط کرد.

16 فوریه: چهار نفر از محافظان شاه سابق تیرباران شدند.

اول مارس: امام خمینى تشکیل دولت اسلامى را اعلام کرد.

اول آوریل: هویدا نخست وزیر شاه اعدام شد.

5 ژوئیه: صنایع بزرگ خصوصى ملى شد.
پیروزى انقلاب اسلامى

9 ژوئیه: امام به استثناى جنایتکاران و شکنجه گران، دیگران را عفو کرد.

23 اکتبر: شاه سابق در یک بیمارستان نیویورک بسترى شد.

4 نوامبر: دانشجویان ایرانى در نیویورک علیه حضور شاه مخلوع در امریکا تظاهرات کردند.

سفارت امریکا در تهران، معروف به "لانه جاسوسى" به وسیله دانشجویان پیرو خط امام تصرف شد. آنها 52 امریکایى را مدت 444 روز در مقابل تحویل شاه و برگرداندن داراییهاى دزدیده شده ایران، گروگان نگه داشتند.

6 نوامبر: بازرگان از نخست وزیرى استعفا داد.

23 نوامبر: وزارت خارجه و اقتصاد، کلیه بدهیهاى خارجى ایران را "کان لم یکن" اعلم کرد.

4 دسامبر: به دنبال رفراندم، قانون اساسى تصویب شد.

15 دسامبر: شاه سابق پس از این که نتوانست‏به مکزیک برود، از امریکا عازم تبعید در پاناما شد.

4 ژانویه 1980: "کورت والدهایم" دبیرکل سازمان ملل به دنبال عدم موافقت‏با تقاضایش براى ملاقات با گروگانهاى امریکایى، ماموریتش را در ایران ناتمام گذاشت.

17 فوریه: دبیرکل سازمان ملل تشکیل کمیسیونى براى بررسى فعالیتهاى شاه سابق را تکمیل کرد.

10 مارس: یک سخنگوى خط امام گفت وقتى کمیسیون سازمان ملل نتایج‏بررسیهاى خود را انتشار داد و نشان داد که طرفدار ایران و درستکار است مى تواند به ایران برگردد و با گروگانها ملاقات کند.

مارس، مه: اولین انتخابات مجلس.

23 مارس: شاه سابق درست 24 ساعت قبل از این که قرار بود، ایران استرداد او را تقاضا کند، از پاناما به قاهره رفت.

9 آوریل: روابط دیپلماتیک امریکا با ایران قطع شد.

25 آوریل: حمله کوماندویى امریکا براى نجات گروگانها در یک طوفان شن کست‏خورد. امام خمینى گفت این ماموریت اقدامى احمقانه بود.

30 آوریل: مردان مسلح عرب، بیست ایرانى را در سفارت ایران در لندن گروگان گرفتند.

5 مه: نیروهاى امنیتى انگلیس به سفارت ایران در لندن حمله کردند و چهار نفر از پنج مرد مسلح را کشتند.

11 مه: گور رضاخان پدر شاه سابق در نزدیکى تهران ویران شد.

27 ژوئیه: شاه سابق در قاهره مرد.

11 اوت: محمد على رجایى نخست وزیر شد.

22 سپتامبر: عراق على رغم تعهد اعلام شده اش به منشور سازمان ملل و برخلاف عبارت اول ماده 33 منشور فوق که به حل مسالمت آمیز اختلافات بین دولتها اشاره کرده است، به ایران حمله کرد.

24 سپتامبر: عراق به آبادان و خرمشهر حمله کرد و پالایشگاه نفت آبادان را به آتش کشید.

2 نوامبر: مجلس چهار شرط پیشنهادى امام را براى آزادى گروگانهاى امریکایى تصویب کرد.

2 ژانویه 1981: در آخرین روز ریاست جمهورى کارتر گروگانهاى امریکایى آزاد شدند.

10 ژوئن: امام خمینى بنى صدر را از فرماندهى کل قوا خلع ید کرد.

20 ژوئن: استیضاح بنى صدر آغاز شد.

21 ژوئن: بنى صدر از ریاست جمهورى عزل شد.

28 ژوئن: 72 مقام برجسته کشور در انفجار دفتر حزب جمهورى اسلامى در تهران شهید شدند.

24 ژوئیه: محمدعلى رجایى به ریاست جمهورى انتخاب شد.

29ژوئیه: بنى صدر به فرانسه فرار کرد.

30 اوت: انفجار بمب، محمدعلى رجایى و جواد باهنر نخست وزیر او را به شهادت رساند.

29 سپتامبر: چهار تن از فرماندهان نظامى ایران در سقوط هواپیما کشته شدند.

اکتبر: آیت الله على خامنه اى به ریاست جمهورى انتخاب شد و میرحسین موسوى را به نخست وزیرى منصوب کرد.

28 مارس 1982: ایران در شدیدترین نبردهاى جنگ به پیروزیهاى با ارزشى دست‏یافت.

24 مه: نیروهاى انقلابى وارد خرمشهر شدند. بیشتر قسمتهاى ایران که در مراحل اولیه جنگ به تصرف عراق در آمده بود، بازپس گرفته شد.

14 ژوئیه: امام خمینى در پیامى از مردم عراق خواست قیام کنند و صدام را سرنگون نمایند. نیروهاى ایران به عراق حمله کردند و تا حدود پانزده کیلومترى بصره پیش رفتند.

اول اکتبر: با شروع سومین سال جنگ، ایران حمله علیه عراق را آغاز مى کند.

2 اکتبر: در یک انفجار تروریستى در تهران 60 نفر کشته و 700 نفر مجروح شدند.

11 ژوئن: عملیاتى براى آزادى قسمتهاى دیگرى از خاک ایران آغاز و 50 هزار سرباز عراق به اسارت در آمدند

22 ژوئیه: حمله ایران نیروهاى عراق را از حاج عمران در کردستان بیرون کرد.

آوریل 1984: انتخابات مجلس دوم انجام شد. حجت‏الاسلام هاشمى رفسنجانى 5/1 میلیون راى آورد.

12 ژوئن: "پرز دکوئیار" دبیرکل سازمان ملل از عراق خواست‏حمله به مناطق مسکونى ایران را قطع کند.

18 مارس 1985: نیروهاى ایران در حمله اى در شمال بصره از خطوط نیروهاى عراقى گذشته و جاده بغداد را به خطر انداختند.

14 اوت: آیت الله على خامنه اى براى بار دوم به ریاست جمهورى انتخاب شد.

19 فوریه 1986: نیروهاى ایران در یک حمله یازده روزه شبه جزیره فاو را گرفتند. عراق در این حمله از گاز خردل استفاده کرد.

2 ژوئیه: ایران شهر مرزى مهران را پس گرفت.

4 نوامبر: رسوایى ایران گیت، معامله امریکا براى تبادل اسلحه در برابر آزادى گروگانه برملا شد.

18 ژانویه 1987: نیروهاى ایران به بصره رسیدند.

17 ژوئیه: سفارت فرانسه در تهران تعطیل شد.

20 ژوئیه: شوراى امنیت‏سازمان ملل با قطعنامه 598 خواهان آتش بس فورى شد اما ایران که خواهان معرف عراق به عنوان متجاوز بود، آن را نپذیرفت.

31 ژوئیه: بیش از 400 زایر که 275 نفرشان ایرانى بودند، در مراسم حج‏به شهادت رسیدند.

29 سپتامبر: به دنبال رهگیرى هلیکوپترهاى امریکایى در تنگه هرمز و بازرسى کشتى ایران اجر; ایران کشتیهاى خود را در تنگه هرمز افزایش داد.

18 اکتبر: چهار ناوشکن امریکایى دو سکوى نفتى ساحلى ایران را با شلیک هزار گلوله به آتش کشیدند و خسارات سنگینى به آنها وارد کردند.

28 فوریه 1988: جنگ شهرها با شلیک 135 موشک به تهران تشدید شد.

17مارس: بمباران شیمیایى عراق بیش از پنج هزار نفر را در حلبچه کشت و متجاوز از هشت هزار نفر دیگر را به شدت مجروح کرد.

18آوریل: امریکا چند کشتى ایران را در خلیج فارس غرق کرد، هلیکوپترهاى توپدار امریکا در حمله عراق به فاو به کمک عراقیها رفتند.

2 ژوئن: هاشمى رفسنجانى رئیس مجلس، کفیل فرماندهى نیروهاى مسلح شد.

3 ژوئیه: ناو امریکایى به هواپیماى ایرباس مسافربرى ایران حمله کرد و 290 سرنشین آن را به شهادت رساند.

18 ژوئیه: ایران با بى میلى قطعنامه 598 را پذیرفت. امام خمینى گفت‏براى او این تصمیم کشنده تر از سرکشیدن زهر است.

20 اوت: آتش بس در جبهه ها و مذاکره بین ایران و عراق شروع شد. موسوى نخست وزیر گفت درهاى ایران به روى بازرگانى و نفوذ غرب بسته خواهد ماند.

15 فوریه 1989: امام خمینى اعلام کرد "سلمان رشدى" به خاطر کفرگویى در کتاب " آیه‏هاى شیطانى" خود، باید کشته شود.

7 مارس: روابط دیپلماتیک انگلیس و ایران قطع شد.

19 مارس: رفسنجانى نامزد ریاست جمهورى شد.

24 آوریل: اعضاى کمیته اصلاح قانون اساسى انتخاب شدند.

23 مه: امام خمینى به علت‏خونریزى داخلى تحت عمل جراحى قرار گرفت.

3 ژوئن: امام خمینى درگذشت.

مسلم مدیا - چاپ لندن -
کپی پیست شده از پایگاه اطلاع رسانی امام خمینی


یکشنبه 87 خرداد 12

عنوان شاید گامی برای...!

چه می‌شود ما ایرانیان هم خودمان را به جهان بشناسانیم.
به نظر من بهترین راه و موثر ترین راه برای شناساندن ایران همین اینترنت است اینجا نه سانسوری است نه تبلیغات بخودی و سیاسی البته هست نه اینکه بگویم نیست اما این‌جا معنای واقعی آزادی اندیشه است هر کس هر چیز بخواهد می‌گوید.
چرا با اینکه کابران ویندوز در ایران بسیار زیاد هستند هنوز ویندوز زبان فارسی ندارد و باید از فونت فارسی برای ویندوز استفاده کنیم.
چرا با اینکه جامعه ایرانی فعال در اینترنت زیاد است هنوز نام کشور ایران در خیلی از سایت ها میان کشور های دیگر نیست.
قبول که سیاست سهم زیادی در این ممنوعیت ها و کم بود‌ها دارد اما اگر ما خودمان همین کابران اینترنت هر جا خواستیم در سایتی ثبت نام ‌کنیم یا عضو شویم و دیدیم کشور ایران در میان آن کشور ها نیست چه می‌شود ایمیلی بزنیم و از مدیر سایت درخواست کنیم که نام کشور ایران را بگذارد.
چه می‌شود وقتی که گوگل به هر عنوانی چه پول چه سیاست و هر چیز دیگر نام خلیج فارس را عربی می‌کند هر کس به سهم خود ایمیل بزند یا این اعتراض شرکت کند و رسما مراتب اعتراض خود را نسبت به این حرکت اعلام کند.
نه مشکل از خودمان است خودمان کاهلیم کم کاریم یا شاید به ایران و زبان فارسی خومان اهمیت نمی‌دهیم.
وطن پرستی جای خود دینداری و بی‌دینی، سیاست، عقیده، تفکر و هر چیز دیگر جای خود.
نام ایران باید همه جا و همیشه سر بلند باشد چون سر بلندی ایران سر بلندی تک‌تک ایرانیان است همه با هر عقیده و مسلکی.
این روزها فایر فاکس جایگاه ویژه‌ای در میان کاربران ایرانی پیدا کرده و هر روز استفاده کننده‌گان این نرم افزار برای استفاده بهتر و فنی‌تر از اینترنت بیشتر می‌شود.(اگر خدای ناکرده از فایر فاکس چیزی نمی‌دانید اینجا و اینجا را حتما بخوانید از دستتان می‌رود.)
فایر فاکس می‌خواهد رکورد دانلود نرم افزار را در 24 ساعت بشکند و نسخه نهایی فایر فاکس3 را در کتاب رکود‌های گینس ثبت کند.
فایر فاکس می‌خواهد برای تمامی کابران اینترنت و دوستداران فایر فاکس که قبلا ثبت نام کردند و ایمیل خود را وارد کردند در روزی که فایر فاکس3 منتشر می‌شود ایمیل بزند تا دوستداران فایر فاکس در 24 ساعت اول انتشار این نسخه آن را دانلود کنند.
مطمئنا وقتی شرکت فایر فاکس مشاهد کند که مقدار قالب توجهی از مراجعه کنند‌ه‌گان و علاقه‌مندان فایر فاکس ایرانی و از همه مهمتر پارسی زبان هستند به طور حتم برای برنامه ‌ها و نرم افزار‌های آینده زبان پارسی را هم مورد توجه قرار می‌دهد و اگر جریان تحریم و یا هر چیز دیگر شد حاضر ‌نمی‌شود با تحریم کردن و اجازه ندادن استفاده ایرانیان از فایر‌فاکس مقدار قابل توجهی از دوستداران این نرم‌افزار را از دست بدهد.
شما می توانید برای ثبت نام به اینجا مراجعه کنید و بعد گزینه ریجستر را بزنید و اسم کشور و ادرس ایمیل خود را وارد کنید
تا کنون از میان 502155 نفر فقط 3550 نفر ایرانی ثبت نام کرد‌ه‌اند.
برای اطلاعات بیشتر می‌توانید اینجا بروید جناب فتحی عزیز توضیحات کاملتری داده اند

شنبه 87 خرداد 11

عنوان دامادی با صندل

هوا گرم بود. بعضی روزها قم از سونا هم بدتر می‌شود. اصلا نمی‌شود تحملش کرد.
باید دنبال دوربین می‌رفتم. البته خودم یادم بود که باید دوربین را بیاورم. اما خب انقدر سرم شلوغ بود که فراموش کردم.
این‌ آقا داماد هم انگار خیلی خاکی بود. به این چیزها اهمیت نمی‌داد. حتی وقتی که به او گفتم: دوربین بیاورم.  گفت: نه لازم نیست. من خودم می‌خواستم  بیاورم دوربین اما یادم رفت.
اما انگار نیم ساعتی مانده به عقد یادش آمده بود که عکس و دوربین هم چیز خوبی ‌است. زنگ زد و گفت دوربین را هم بیاور.
دوربین را به یکی از دوستانم داده بودم. باید از او می‌گرفتم رفتم اما نبود. وقت هم نبود دنبالش بگردم و پیدایش کنم .
خودم را به جلسه عقد ساده و صمیمی رساندم. البته جلسه عقدی نبود قرار بود عقدشان محضری شود بدون هیچ مراسم و پذیرایی و هر چیز دیگر.
خیلی ساده و صمیمی،از اینکه ‌آقا داماد را ساده می‌دیدم و اینکه که از انتخابش راضی است خوشحال بودم. من که نه همه خوشحال بودن هم داماد هم عروس و هم خانواده‏هایشان.
قبل از ازدواج برای اینکه عروس داماد با هم آشنا بشوند صیغه محرمیت بین‌ آنها خوانده شد که بنا بر اطلاعات رسیده در این مدت خیلی باهم صحبت کرده بودند و تمام شرط و شروط ‌های خود را گذاشته بودند و حسابی جنگ و دعواهایشان را کرده بودند و آخر هم به تفاهم رسیده بودند.
و این خیلی در خوشحال‏یشان تاثیر داشت اینکه که طرف مقابل را تقریبا می‌شناسند و این آشنایی و حرف‌های قبل از ازدواج بسیار به آن‏ها کمک کرده بود. نکته مهم این بود که اول با هم حرف زدن و سنگ‌های خودشان را وا کندند بعد به هم علاقه مند شد و این بهترین نوع علاقه مندی هست.
از همه اینها گذشته وقتی که آقا داماد داشت دفتر را خط خطی می کردو به اصطلاح امضا می‌داد. دیدم با صندل امده !
گفتم چرا با صندل اومدی. همه چیز قبول ولی این رو  دیگه نمی‌شه قبول کرد.
گفتم ولمون کن بابا مجلس خودمونیه ما هم خاکی هستیم حال نداشتم کفشام رو واکس بزنم اینا  هم آماده بود پوشیدم و اومدم.

ضمنا عرض کنم خدمتتون که مهریه هم 124 سکه بود...!


دوشنبه 87 خرداد 6

عنوان ستون‌های‌‌آسمان

 میگمیشه بگی اینکه میگه آسمان سقفیست که خدا نگه داشته یعنی چی؟غیر از اینه که عرب بی سواد اون زمان درکش اینقدر بوده؟مام که بچه بودیم فکر میکردیم آسمان یک چیزیه که بالاسرمونه!!!
یا راجع به اون ستونهای نامرئی!میگن منظورش جاذبه است!عجب!حتما سر ستونش به اسمونه و کفش رو زمین!!اگر هم زمین از بین بره جاذبه هم حتما از بین میره!!!شاید هم منظورش اینه که این ستونها رو سر ماست که هوا نریم!!
اگه تونستی جاذبه رو یه جوری به ستون ربط بدی من نوکرتم!!
 این کامنتی بود که اقای بهزاد برای پست قبلی گذاشته بود.
قصد جواب دادن ندارم فقط برای اینکه قضیه روشن شود قصد درام یک توضیحاتی بدم .
آن چیزی که من در این مورد پیدا کردم  آیه دوم سوره رعد بود   اللّهُ الَّذِی رَفَعَ السَّمَاوَاتِ بِغَیْرِ عَمَدٍ تَرَوْنَهَا سوره رعد آیه 2
آن چیزی که از معنای این آیه به دست می‌آید این است«ببینید خداوند آسمان‌ها را بدون ستون بر‌افراشت.»
وبعضی از آیات آسمان را به سقفی تشبیه کرد و فقط همین تشبیه کرده نه اینکه آسمان را به عنوان سقف شناسانده باشد و آن همه به این اعتبار است که آسمان بالای سر ماست.
و اما قضیه جاذبه و آسمان و زمین اینکه اصلا جاذبه به‌ آسمان ربطی نداره آسمان فراتر از زمین است و هر چه هست از سیارات و  خورشید کهکشان‌‌ها در آسمان هست و هیچ وقت نمی‌توان گفت که جاذبه نگه‌دارنده آسمان‌ها است و اگر چنین چیزی بیان شده تفسیری به رای و فقط تفکر شخصی در مورد قرآن بوده نه بیان قرآن.

یکشنبه 87 خرداد 5

عنوان محمد عالم یا بی سواد!؟

عجیب است قرآن همیشه فراتر از زمان خود حرف می‏زند!
تاریخ شاهدی  قوی برای اینکه پیامبر فردی بی‏سواد بود. نه افلاطون بود و نه ارسطو.
اما حرف‏های قرآن حتی فراتر از افلاطون وارسطو است.
تئوری‏ها و فکر‏ها را به عمل تبدیل می‏کند و از آنچه هیچ کس خبر ندارد خبر می‏دهد.
می گویند قرآن کلام محمد است اگر به حقیقت کلام اوست پس چگونه می‏شود که فردی بی‏سواد از چیز‏هایی سخن بگوید که هیچ کس نمی‏داند و آینده این دانستن را به بار می‏آورد.
اگر قرآن زبان محمد و سخن محمد است. چگونه می‏شود هرکس سوالی از گذشته دارد بدون تردید و بدون هیچ ابهامی جوابش را می‏دهد.
دینی جدید آمده پیامبری جدید با مدعایی جدید، از اسلام سخن می‏گوید و چگونه می‏شود که تمام عالمان زمان خود را از یهودی و مسیحی و هر کس دیگر که همه سر ستیز داشتند و برای دست انداختن پیامبر از او سوال می‏کردند همیشه جوابشان را می‏گرفتند.
چیز کمی نیست! همه به امی بودن پیامبر اذعان داشتند. حتی برخی از عالمان یهود با خود فکر می‏کردند چگونه می‏تواند این پیامبر جدید بی سواد جواب‏مان را بدهد اما وقتی می‏رفتند و دست خالی بر می‏گشتند شاید به حقیقتی دست می‏یافتند که نمی‏توانستند قبولش کنند.
مگر تاهمین چند سال پیش که می‏دانست وقتی قرآن می گوید ما همه چیز راجفت جفت آفریدیم یعنی چه؟
یعنی گیاهان اشیاء و خلاصه همه چیز را.
که می‏دانست که حتی اتم ها را که از کوچکترین ذرات عالم هستند را جفتی به نام الکترون و نرتون تشکیل می‏دهد؟! که می‏دانست که گیاهان و خلاصه همه چیز در جهان دو جفت دارد جفتی نر و جفتی ماده ؟!
این کلام شاید برای ما عجیب نباشد و قابل حضم باشد اماتصور کنید این را 1400 سال پیش پیامبری می‏گوید که درس نخوانده است.
و خدا محمد درس نخواده را عالم  کرد تا همگان به این معجزه آگاه باشند و بدانند که این کلام محمد نیست این نظم کلامات و حرف‏ها قرآن از محمد نیست این محمد نیست که سخن می گوید این خداست که همه چیز را این گونه منظم در کنار هم قرار می دهد.
جناب اقای سروش این محمد نیست که بارها در قرآن مبارزه طلبی می‏کند در محتوا و متن قرآن و می‏گوید اگر می‏توانید حتی یک آیه مانند قرآن بیاورید این محمد نیست! این خود خداست محمد سوادش به این ها قد نمی دهد.
و بی سواد بودن محمد فقط برای این بود که کسی نگوید این کلام محمد است کسی نگوید این سخنان محمد است و گرنه دلیلی نداشت پیامبر یک فرد بی سواد باشد شاید اگر شخص عالمی بود و شهره علم بود مردم بیشتری به حرف‏هایش گوش می دادند بیشتر قبولش می کردند اما او خواست که محمد بی سواد باشد تا شبیه‏ای در قرآن و معجزه‏اش نباشد.
محمد به دنبال چه بود. پول، مقام، ثروت اگر این ها بود که مشرکان بارها و بارها به او پیش نهاد‏های بزرگی کردند که در جواب‏شان همان سخن مشهور را گفت:«اگر خورشید رادر درست راستم قرار دهید و ماه رادر دست چپم من دست از رسالت خود بر نمی دارم

این محمد همان محمدی بود که به محمد امین مشهور بود.
 این محمد همان محمدی بود که وقتی مکه را فتح کرد وقتی اسلام مستقر و مستحکم شد در مکه همان محمد ماند. باهمان خانه با همان لباس ها با همان غذا.
پس به راستی محمد به دنبال چه بود؟ که سنگ ها راتحمل کرد. گرسنگی در شعب ابی طالب، که سه سال طول کشید را تحمل کرد. تهمت ها راتحمل کرد کثافت گوسفندانی که به سرش می ریختند تحمل کرد و خیلی چیز های دیگر.
اگر مسلمان نیستی اگر اسلام را قبول نداری باشد اما این بی‏انصافی است که بدون خواندن قرآن حرف‏هایی بزنی و قرآن و اسلام را از رفتار برخی مسلمانان نقد کنی و حکم صادر کنی؟
من نمی‏گویم مسلمان شو من نمی‏گویم بیا و محمد را قبول کن فقط می‏گویم به جای عناد بیاد و حتی یک بار قرآن را بخوان بیا و پدیدار شناسانه بدون هیچ سابقه فکری و به قول هوسرل بیا و اپوخه به قرآن نگاه کن و بخوان. فقط همین!
**محتوای ایات سوره ذاریات در مورد جهانیان و خلقت جهان آیه 49
* اپوخه یعنی بررسی یک رویداد و نظر با کنار گذاشتن تمام پیش فرض‏ها چشم‏‏ داشت‏هاو برچسپ‏های طبیعی.


پنج شنبه 87 خرداد 2

عنوان وقتی خدا پیامبر را تهدید می‌کند!

از خواندن تفسیر لذت می‌برم. وقتی خیلی معانی ژرف قرآن برایم روشن می‌شود خیلی راحت تر و بهتر با قرآن ارتباط برقرار می‌کنم.
خیلی سوالات جواب‌هایش در‌ قرآن می‌باشد که آن‌هایی که این اشکالات را بیان می‌کنند یا قرآن را نخوانده‌اند که وقتی قرآن را نخوانده باشند هیچ اشکالی از آن‌ها مورد قبول نیست و مثل روی برف نوشتن است. چون قرآن منبع اسلام و منبع تفکر اسلامی است نه رفتار مسلمانان و یا اینکه قرآن را نفهمیده‌اند و بر اساس فهم غلط و علم و نا آگاهی خودشان تفسیر و معنایش کرده‌اند.
مثلا همین که می‌گویند قرآن مال محمد و تراوشات ذهنی اوست این‌ها به یقین قرآن را نخوانده اند سخنان خدا با پیامبر سخنان پیامبر با خدا و حتی تهدید‌های خدا برای پیامبر.
خیلی برایم جالب بود وقتی این تهدید خدا را خواندم .
مشرکان بر اساس تفکر خودشان  خدمت پیامبر آمدند و با او گفتند: تو دین خود را داشته باش و ما هم دین خود را و به بردگان و مردم کاری نداشته باش تا ما هم به تو پاداش دهیم.
خداوند در این مقام با پیامبر به این مضمون سخن می‌گوید:
اگر ما به تو یقین و باور وحی را نداده بودیم و در این راه ثابت قدمت نکرده بودیم نزدیک بود به مشرکان اندک تمایلی پیدا کنی و اگر چنین می‌شد ما عذاب دنیا و آخرتت را مضاعف«چند برابر» می‌کردیم و به تو طعم عذاب خود را می چشاندیم که دراین صورت دیگر هیچ یارو یاوری نمی‌یافتی.
و پیامبر از خدا عاجزانه چنین در‌خواست کرد:
خدا حتی لحظه ای من را به خودم وا مگذار و رهایم نکن
خیلی باید جالب باشد وقتی قرآن را تراوشات ذهنی یک فرد بدانیم و آن فرد خود را تهدید کند یا بترساند یا مورد خطاب قرار دهد ویا...؟
* مربوط به سوره اسرائ‌ ایات 73 .74 .75

<      1   2   3   4   5   >>   >