ترس و وهمِ شکست همیشه در وجود ما انسانها است .اما گاه انسان ها بر این ترس و وحشت چیره شده و تصمیمی مناسب میگیرند و گاه هم....
خداوند انسان را آفرید و به او از روح خود دمید و او را مختار ساخت تا بتواند تعقل کند و تصمیم بگیرد و عمل کند و تنها معیار برای سنجش انسان ها را عقل قرار داد.
ارزش اسلام به عقل و تعقل آنقدر زیاد است که یک ساعت تفکر را برابر با هزار ساعت عبادت می داند ...
اما برخی از مامسلمانها سعی داریم همیشه از میان بُر استفاده کنیم که یکی از رایج ترین این میانبرها استخاره است !!!
و اما استخاره چیست و کاربرد آن کجاست ؟
استخاره یه نوع قرعه با قران است، که هیچ حجت شرعی ندارد یعنی اگه خلافش رو انجام بدید گناه ندارد و یا اگر بهش عمل کنید ثواب ندارد.بابا این حرف من نیست کفر که نگفتم امام خمینی اینو گفته ببینید
خیلی پیش میآید که کسی استخاره میگیرد اماوقتی عمل میکند بر عکس از کار در میآید یعنی استخاره خوب مییاد، اما براش بد تموم میشه ویا بد مییاد ولی وقتی انجامش می ده خوب براش تموم میشه...
حرفی در این نیست که قرآن کتاب خداست کتاب حکمت و معرفت ولی این دلیل نمیشه که پیشگویی کنه دلیل نمیشه که بیا به شما بگه کار شما درسته یا غلط،خدا به انسان عقل داده و شعور داده و راهنمایی کرده ما را و به ما دستور داده که همیشه فکر کنیم و مشورت کنیم وبعد تصمیم بگیریم ... ببینید
برخی از ما مسلمانان ها سعی میکنیم این عقلمون رو توشیشهای بذاریم و فکر و تحقیق نکنیم و بعد بریم سراغ استخاره بعدشم اگه طبق خواسته ما نشد همه چی رو میاندازیم گردن خدا، میگیم خدا خواست یا خدا نخواست یا ...
این حرفها منطقی و عاقلانه نیست، خدا علم دارد،قدرت دارد، اما همه چیز را دست ما انسانها سپرده و به قانون طبعیت و قرار نیست از نفوذ خاصه و قدرت لایتناهیش استفاده کنه مگر جاهای خاص«این حدیث رو بخونید»...و هر اتفاقی هم میافتد همهاش بر اساس قانون علیت بوده ودلیل دارد آن هم دلیل دنیوی...بازم هم میگم مگر جاهای خاص که معدود هستند.
استخاره همون بخت ازمایی هست البته شرعی و مورد اعتمادتر ...و تمام تاثیرات استخاره به خاطر تلقینات بعدش هست یعنی همون عقیده به استخاره...
اگه واقعا استخاره خیلی محکم بود و تمام خوب و بدی که اتفاق می افته از جانب اون بود پس چرا زمانی که اعتقاد نداشته باشی عمل نمیکنه ...چرا برای بعضی کار ها جواب استخاره هم خوب مییاد هم بد ...جالبه نه..ببینید
بذارید یه تحقیق علمی بگم براتون ...
شخصی محکوم به اعدام بود برای اعدام باید شاهرگ گردن مجرم رو میزدند اما آمدند یک آزمایش کردند به این صورت که چشمان مجرم رابستند و یک تیغ به صورت نمادین به گردن او زدند که فرد تصور کند رگ گردنش را زدند و به جای خون آبی گرم با همان دمای خون مجرم بر گردن او روان کردند و بعد از چند ساعت مجرم فوت کرد ...بله این فرد با اینکه حقیقتا خونی از بدن او خارج نشد اما چون به این فکر بود که خون بدنش دارد خارج می شود و به خود تلقین می کرد که خون بدنش داردخارج می شود فوت کرد.
از این قبیل اتفاقات در گوشه کنار زیاد است ...
پس آنچه خیلی مهم است در استخاره همون عقیده و تلقینی که به همراه استخاره وجود دارد ...نمیگویم بد است، برای کار های خوب خیلی هم خوب است و مطمئنن شما رو موفق خواهد کرد اما منطقی و عاقلانه نیست و از آنجا که گفته شده استخاره باید درجایی باشد که باعقل و مشورت به جایی نرسیدید نشان دهنده همین مساله است پس باید به این نکته رسید که استخاره به هیچ وجه عاقلانه نیست...
چه بداست که ما مسلمان ها برای مهمترین کار ها مون استخاره میکنم این خیلیبداست خیلی...شاید آمار زیادی از عقد و طلاق ها فقط به خاطر استخاره باشد ...واقعا باید تاسف خورد که مامسلمانها سوء استفاده می کنیم از راه هایی که خدا برای برخی از مورادبرای ما قرار داده ...
من مکررا شنیدم و تحقیق کردم که ازدواج با استخاره نمیشود راه حلش استخاره نیست ... ببینید
علی الخصوص جاهایی که به نتیجه رسیدید و تحقیق کردید...ببینید
جمعه 86 مهر 6
چهارشنبه 86 مهر 4
لذت یا درد...؟
چرا ما انسانها نمی توانیم لذتهای معنوی را درک کنیم ؟
چرا درک طعم رنج و درد برایمان راحتتر از لذت و....است ؟
رفته بودم مسجد نماز جماعت، «خداییش ماه رمضون نماز جماعت خیلی می چسپه»نماز تموم شد، حاج اقا رفتند بالای منبر...بسم الله الرحمن الرحیم ...«همون خطبه معروف»...بعد حاج اقا شروع کرد به بیان آیههای عذاب الهی...
لَآکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ (52) فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ (54) فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ سوره واقعه
قطعاً از درخت زقّوم خواهید خورد .«52»و شکم هایتان را از آن پر خواهید کرد .«53»آن گاه روى آن از آب جوش خواهید نوشید;«54»آن را همچون نوشیدن شتران تشنه ، مى آشامید .«55»
واقعا ما انسانها چه میکنیم که خدا این گونه غضبناک میشه ؟؟؟
تا حالا شاید بارها و بارها دیده باشید که یه مادر چطوری با بچهاش حرف میزنه چطوری اونو از یه کاری منع میکنه یا نصیحتش میکنه
_مادر من عزیز من اینطوری خوب نیست...این کار بده ...مامان جان فدات بشم نکن...مامان من ....آخرشم که عصبانی میشه میگه بابات اومد، بهش میگم بزنتت ها...
اره اینه مادر زمانی که می خواد بچه خودش رو راهنمایی کنه یا از کاری منعش کنه،یا شاید شنیده باشی داستان اون پسری که مادرش رو میاندازه داخل تنور و زمانی که داشته می رفته مامانش بهش میگه پسرم مواظب باش نخوری زمین جلوی پات یه سنگه ...
قربون خدا برم که میگه محبت من به بندگانم از محبت مادر نسبت به فرزندش بیشتره...
تا حالا دیدید آدم هایی که خیلی خیلی دیر عصبانی میشن ...اما وقتی عصبانی بشن دیگه وا ویلا ....
حالا ببینید ما آدمها چه میکنیم که خدا عصبانی میشه، اونم با این همه محبتش، اونقدر عصبانی میشه که مجبور میشه ما رو با این توصیفات جهنم بترسونه ...واقعا ما آدم ها چه جونورایی هستیم ها ....
نمی دونم اونی که می خواد بره جهنم باید بابت چی عذاب بشه، بابات اینکه اون همه کار بد انجام داده یا بابت اینکه خشم و غضب خدا رو پیشونیش هست
درسته این دو شاید یکی باشند یعنی حتما عذاب و خشم خدا زمانی هست که آدم بد کنه، اما باور کنید خیلی سخته خیلی وخیلی بدی می خواد که یه موجودی مثل خدا از دست آدم عصبانی و غضبناک باشه که بخواد اونو تو آتیش غضبش بسوزنه...آتیش غضب الهی واقعا سوختن داره ...
چرا درک طعم رنج و درد برایمان راحتتر از لذت و....است ؟
رفته بودم مسجد نماز جماعت، «خداییش ماه رمضون نماز جماعت خیلی می چسپه»نماز تموم شد، حاج اقا رفتند بالای منبر...بسم الله الرحمن الرحیم ...«همون خطبه معروف»...بعد حاج اقا شروع کرد به بیان آیههای عذاب الهی...
لَآکِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ (52) فَمَالِؤُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ (53) فَشَارِبُونَ عَلَیْهِ مِنَ الْحَمِیمِ (54) فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِیمِ سوره واقعه
قطعاً از درخت زقّوم خواهید خورد .«52»و شکم هایتان را از آن پر خواهید کرد .«53»آن گاه روى آن از آب جوش خواهید نوشید;«54»آن را همچون نوشیدن شتران تشنه ، مى آشامید .«55»
واقعا ما انسانها چه میکنیم که خدا این گونه غضبناک میشه ؟؟؟
تا حالا شاید بارها و بارها دیده باشید که یه مادر چطوری با بچهاش حرف میزنه چطوری اونو از یه کاری منع میکنه یا نصیحتش میکنه
_مادر من عزیز من اینطوری خوب نیست...این کار بده ...مامان جان فدات بشم نکن...مامان من ....آخرشم که عصبانی میشه میگه بابات اومد، بهش میگم بزنتت ها...
اره اینه مادر زمانی که می خواد بچه خودش رو راهنمایی کنه یا از کاری منعش کنه،یا شاید شنیده باشی داستان اون پسری که مادرش رو میاندازه داخل تنور و زمانی که داشته می رفته مامانش بهش میگه پسرم مواظب باش نخوری زمین جلوی پات یه سنگه ...
قربون خدا برم که میگه محبت من به بندگانم از محبت مادر نسبت به فرزندش بیشتره...
تا حالا دیدید آدم هایی که خیلی خیلی دیر عصبانی میشن ...اما وقتی عصبانی بشن دیگه وا ویلا ....
حالا ببینید ما آدمها چه میکنیم که خدا عصبانی میشه، اونم با این همه محبتش، اونقدر عصبانی میشه که مجبور میشه ما رو با این توصیفات جهنم بترسونه ...واقعا ما آدم ها چه جونورایی هستیم ها ....
نمی دونم اونی که می خواد بره جهنم باید بابت چی عذاب بشه، بابات اینکه اون همه کار بد انجام داده یا بابت اینکه خشم و غضب خدا رو پیشونیش هست
درسته این دو شاید یکی باشند یعنی حتما عذاب و خشم خدا زمانی هست که آدم بد کنه، اما باور کنید خیلی سخته خیلی وخیلی بدی می خواد که یه موجودی مثل خدا از دست آدم عصبانی و غضبناک باشه که بخواد اونو تو آتیش غضبش بسوزنه...آتیش غضب الهی واقعا سوختن داره ...