هوا گرم بود تازه از ماشین پیاده شده بودم به طرف مترو رفتم
سوار مترو شدم زیاد شلوغ نبود مثل خیلی وقتا ...
یه جای خالی پیدا کردم سریع نشستم
یکم مترو شلوغ شد بعضی ها سر پا وایستاده بودن یه دفعه یه چیزی هواسم و به خودش مشغول کرد
اره یه مقدار جلوتر از من تواون شلوغی یه خانم محجبه نشسته بود و روی صندلی بقلیش هم کیفش رو گذاشته بودکه کسی روی اون نشینه ..................خدای نکرده کنار نامحرم نشینه ......
برام خیلی عجیب بود البته نه اینکه از این صحنه ها ندیده نبودم نه،دیده بودم از این صحنه ها ،ولی تو تهران تو مترو که حتی قسمت خانم ها جداست برام جای تعجب داشت
نمی دونم چرا ولی من یکی اصلا از این کار خانم خوشم نیومد شما چطور؟؟؟؟؟؟....
اخه اگه واقعا اینقدر مذهبی بوده چرا نرفته تو قسمت خانم ها که راحت تر باشه نه اینکه بیاد اونجا بشینه و صندلی کناریشم اشغال کنه
اخه خواهر من حتی اگه کسی هم کنار شما بشینه بازم مشکلی نیست
بر فرض اینکه تماس بدنی باشه چون مانعی هست اشکالی نداره به شرطی که قصدی در کار نباشه ها.....
بعضی ها از این ور می یفتند بعضی ها هم از اون ور
بعضی ها ایقدر سخت میگیرند که با این سختی علاوه بر اینکه خودشون رو اذیت می کننددیگران رو هم اذیت می کنند با به اصطلاح خودشون دین و تعصبشون وبرداشت خاصشون از دین و بعضیا هم اینقدر بی خیال هستند که سخت می شه حتی اسم شیعه و مسلمان روشون گذاشت
بابا باور کنید اسلام اینقدر سخت نیست اینطوری که خیلی ها عمل می کنند
پیامبر هم اینقدر خشک نبود شوخی می کرد می خندید با مردم حرف می زد و.....
نقل می کنند یه روز حضرت رسول(ص) با حضرت علی(ع) باهم خرما می خوردند که حضرت رسول(ص) هر چی خرما می خورد جلوی حضرت علی (ع) می گذاشت و قتی که همه خرما ها تموم شد رو به حضرت علی(ع) کردند و فرمودند که یاعلی چقدر پر خوری کردی ببین این همه خرما ها رو خوردی!!!!!؟؟؟؟؟
حضرت(ع) می گن :من پر خوری کردم یا شما که خرما ها رو با هستش خوردید ........................
ببینید اسلام یعنی این نه.............
البته شاید فکر کنید اون قضیه خانم محجبه ربطی به این چیزی که گفتم نداشت
ولی چه کنم این ها حرفایی بودکه اومد منم نوشتم
راستی خوبه یه سری هم به نمایشگاه دیجیتال بزنید سالن 15 (اینترنت)غرفه سحر سحر..........................